تأثیر آموزش راهبردهای تنظیم شناختی هیجان بر سازگاری، بهزیستی مدرسه و تنظیم هیجان در دانش آموزان پسر مدارس استعدادهای درخشان (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
این پژوهش با هدف تعیین تأثیر آموزش راهبردهای تنظیم شناختی هیجان بر سازگاری، بهزیستی مدرسه و تنظیم شناختی هیجان دانش آموزان پسر مدارس استعدادهای درخشان دوره اول متوسطه شهر اهواز انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر مدارس استعدادهای درخشان دوره اول متوسطه شهر اهواز مشتمل بر 538 نفر در سال تحصیلی 96-1395 بودند. در این پژوهش از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شد. در نهایت بر اساس لیست دانش آموزان دوره اول متوسطه 30 دانش آموز که ملاک های ورود به مطالعه را داشتند انتخاب و به صورت تصادفی در گروه آزمایشی و گروه گواه تقسیم شدند. پژوهش حاضر یک تحقیق آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری (2 ماهه) با گروه گواه بود. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه سازگاری تحصیلی، پرسشنامه بهزیستی مدرسه و پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان بود. اعضای گروه آزمایشی به مدت 10 جلسه تحت آموزش راهبردهای تنظیم شناختی هیجان قرار گرفت. نتایج نشان داد که آموزش راهبردهای تنظیم شناختی هیجان بر سازگاری، بهزیستی مدرسه، راهبردهای مثبت و منفی تنظیم شناختی هیجان دانش آموزان استعدادهای درخشان دوره های اول متوسطه شهر اهواز مؤثر بوده است. همچنین در مرحله پس آزمون و پیگیری، بین گروه آزمایشی و گروه گواه، در میزان سازگاری، بهزیستی مدرسه، راهبردهای تنظیم شناختی هیجان تفاوت معنی داری وجود دارد. بر این اساس آموزش مهارت های تنظیم شناختی هیجان می تواند به عنوان یک روش مداخله ای مفید جهت افزایش سازگاری، بهزیستی مدرسه و تنظیم شناختی هیجانی و در نتیجه کارآمدی بهتر دانش آموزان بکار رود.The Effects of Teaching Cognitive Regulation of Emotion Strategies on Social Adjustment and Well Being of Male Gifted Students
Introduction Teaching the skills and strategies of emotional regulation can be influential in individuals' adjustment and can function as a preventive factor in the relationship between background factors and adjustment. The present study aimed to investigate the effects of teaching the cognitive regulation of emotion strategies on social adjustment and well being of male students in gifted junior high schools in Ahvaz. Method The study employed a quasi-experimental with a pretest-posttest design including a two-month interval follow-up. The research population included all male students from gifted junior high schools in Ahvaz, in the academic year of 2016-2017 (n = 538). Data was collected through multi-stage cluster sampling. From a list, 30 students who possessed the criterion to enter the study were selected and randomly assigned to experimental or control group. The research instruments included theSinha and Singh's Adjustment Inventory for High School Students Questionnaire, Granefski and Kraaij Emotion Regulation Questionnaire and Kaplan and Maher's School Well-Being Questionnaire. Both groups underwent a pretest, posttest and a two- month follow-up. In implementing the treatment, the experimental group received instruction on the skills of cognitive regulation of emotion for 20 hours in 10 sessions, while the control group received no instruction. Results The results of mixed ANOVA indicated that teaching the cognitive regulation of emotion strategies had affected the academic, emotional and social adjustment, as well as school wellbeing of the students from gifted junior high schools in Ahvaz. In addition, results indicated that in the posttest and the follow up, there were significant differences between the experimental and control groups in the degree of academic, emotional and social adjustments, as well as school wellbeing. Discussion Based on the findings, it can be concluded that teaching the skills of cognitive regulation of emotion can be employed as a useful intervention method to enhance adjustment (emotional, social and academic) and also school wellbeing, leading to a higher efficacy of students with adjustment and behavioral problems .