اثربخشی آموزش مهارت های مقابله ای بر تنظیم هیجانی در نوجوانان بزهکار (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
تنظیم هیجان عامل مهمی در تعیین سلامتی و داشتن عملکرد موفق در تعاملات اجتماعی است و نقص در آن با بزهکاری و رفتار پرخاشگرانه رابطه دارد، بنابراین بررسی نقش عوامل موثر در مدیریت هیجانات دارای اهمیت است. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مهارت های مقابله ای بر تنظیم هیجانی در نوجوانان بزهکار بود. روش این پژوهش از نوع طرح آزمایشی و جامعه آماری پژوهش شامل کلیه نوجوانان بزهکار ساکن در کانون اصلاح و تربیت شهر تهران در نیم سال اول 1394 بود که تعداد 50 آزمودنی به صورت تصادفی انتخاب و در گروه آزمایشی (25 نفر) و گروه کنترل (25 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایشی 8 جلسه 90 دقیقه ای به صورت گروهی تحت آموزش مهارت های مقابله ای قرار گرفتند و گروه کنترل در طول مدت درمان هیچ آموزشی دریافت نکرد. آزمودنی های مورد پژوهش به سؤالات مقیاس دشواری های تنظیم هیجانی (DERS)پاسخ دادند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. یافته ها نشان داد که بین میانگین نمره های دشواری در تنظیم هیجانی در گروه آزمایشی و گروه کنترل تفاوت معنی داری وجود دارد (001/0p≤). بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که میزان بهبودی درتنظیم هیجانات نوجوانانی که در معرض مهارت های مقابله ای قرار گرفتند، بیشتر از افرادی است که این مداخله را دریافت نکردند. بنابراین پیشنهاد می شود که در کانون های اصلاح و تربیت مهارت های مقابله ای به مربیان آموزش داده شود تا آنان با گذراندن این دوره ها بتوانند این مهارت ها را به مددجویان آموزش دهندThe Effectiveness of Coping Skills’ Training on Emotional Regulation in Delinquent Adolescents
Emotion regulation is an important factor in psychological well being, and successful performance in social interaction and deviation from it can lead to delinguent behaviors. This study aimed to evaluate the effectiveness of coping skills’ training on emotional adjustment of juvenile offenders. The study population consisted of all juvenile offenders residing in the Correction and Rehabilitation Center in Tehran. The sampling mothed of this study was a convenience sampling type. The sample size was 50 patients who were selected and randomly assigned to experimental and control groups. Eight 90-minute sessions were conducted to train the experimental group, but control group received no training. The subjects were evalualed by the Difficulties in Emotion Regulation Scale before and after training. The results of multivariate analysis of covariance showed that mean scores of emotion regulation difficulties, in the experimental group, was significantly different from control group (p < 0.0001). The mean score of the control group did not change significantly from pre-test to post-test, which showed that the adolescents who receive coping skills’ training act in an appropriate emotion regulation style. Thus, it is suggested that correcting and training centers’ teachers should be taught coping skills so that they can use these sklils for clients.