آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۹

چکیده

هدف این نوشتار تحلیل نشانه شناختیِ بازنماییِ زنانگی در نقاشی های زنان کُرد است. میدان مطالعه، نقاشانِ زن در شهر سنندج در دو دهه اخیر است که دو تن از و پرکارترینِ آن ها، به شیوه نمونه گیری هدفمند، انتخاب شده اند. تحلیل تابلوهای نگین وکیلی و اکرم کریمی، بر اساس مدل نشانه شناسیِ اجتماعی کرس و لیون، در سطوح سه گانه معانی بازنمودی و تعاملی و ترکیبی، بیانگر آن است که دو نقاش، به رغم اشتراک در مضمون و سبک بازنمایی، به دو نقطه متفاوت می رسند: زنانگیِ بازنموده در نقاشی های وکیلی نوعی جنسیت گرایی بازاندیشانه است، اما در آثار کریمی نوعی جنسیت گرایی منفعلانه. در تابلوهای وکیلی چون الگوی پیوندِ عناصر، روایتی است، راه برای بازاندیشی در هویت زنانه باز می شود، اما در تابلوهای کریمی عناصرِ تصویر بر اساس الگویی مفهومی به هم پیوند خورده اند و لذا ناخواسته نوعی جنسیت گرایی منفعلانه بازتولید می شود. وکیلی سوژه را در فضایی طبیعی و باز که یادآور جایگاه زن در تفکر اسطوره ای است نمایش می دهد، اما کریمی سوژه را در فضای خانه که تداعی گر جایگاه او در جوامع سنتی است بازنمایی می کند. تابلوهای وکیلی مخاطب را فرامی خوانند تا به نقش عوامل بیرونی در شکل بخشیدن به هویت و سرنوشت زنان توجه کند، اما تابلوهای کریمی مخاطب را به همدلی و همذات پنداری با زنی که محور اصلی زندگی خانوادگی است فرا می خوانند. سوژه بازنموده در آثار هر دو نقاش در متن عناصر نسبتاً مقدسِ جوامعِ سنتی (طبیعت و خانواده) به نمایش درمی آید، اما اولی ما را به تأمل انتقادی در آن وضعیت وادار می کند، و دومی ناخواسته ما را در نوستالژی آن وضعیت فرو می برد.

Representation of Femininity in Kurdish Women Paintings (A Social Semiotic Perspective to Negin Vakili and Akram Karimi’s Works)

The aim of this article is to apply a social semiotic model to analyze the representation of femininity in Kurdish women paintings. The sample includes female painters of Sanandaj in recent two decades recruited through purposeful sampling. The works of Negin Vakili and Akram Karimi have been analyzed by way of Kress & Leeuwen’s social semiotic model, in terms of representational, interactional, and synthetic meanings. The findings show that these two painters, in spite of similarity in terms of their themes and styles, reach two different points: femininity as represented in Vakili’s work follows a kind of reflective sexism, though in Karimi’s work it follows a passive sexism. In the first one, the form of connection between the elements is narrative, so it can provide a reflection of women’s identity. However, in the second one, the elements are connected through a conceptual pattern as well as a kind of passive sexism is unintendedly reproduced. Vakili represents the subject in a natural space which reminds the women’s status in mythical thinking, but Karimi represents the subject in the context of home and family, something which symbolizes women’s status in traditional society. Vakili’s work invites the audience to think about the effects of external factors in constructing female identity, but Karimi’s paintings call the viewers to have a kind of sympathy and identification with women in traditional family and society.  

تبلیغات