آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۳

چکیده

در مقاله حاضر دیدگاه علامه درباره چالش برانگیزترین مباحث مربوط به جاودانگی نفس، مسئله سعادت و شقاوت ذاتی، ادراکات اعتباری موردبررسی قرار می گیرد. علامه با تفکیک ادراکات اعتباری از ادراکات حقیقی، نظام معرفتی را مطرح می کند که پیش از ایشان در فلسفه اسلامی بی سابقه است. نظریه اعتباریات اجتماعی علامه به خوبی نحوه شکل گیری نظامات اجتماعی، زندگی جمعی و بنیان های اخلاق و حقوق را توضیح می دهد. در ادامه مقاله به بررسی نتیجه معرفتی نظریه «اعتباریات» در مسئله جاودانگی و نسبت ادراکات اعتباری و حیات پس از مرگ که از ابداعات ابتکاری معرفت شناسانه علامه است؛ می پردازیم. در این نوشتار کوشش نویسنده بر این است که به تبیین نظریه علامه طباطبائی در فناناپذیری نفس پرداخته و رابطه آن را با نظریه اعتبارات اجتماعی توضیح دهد. در پژوهش حاضر نظر علامه طباطبایی درباره وجود جوهری به نام نفس، استدلال علامه در اثبات جاودانگی نفس و ابداعات علامه در اعتباریات اجتماعی و نتایج و پیامدهای معرفتی آن در بحث جاودانگی نفس بررسی خواهد شد. اهمیت بحث جاودانگی نفس با ایضاح مفهومی نظریه اعتباریات که پیش فرض معرفت شناسی علامه در موضوع جاودانگی است امکان پذیر خواهد بود. جایگاه این بحث نیز با فهم صحیح مبانی، مفاهیم، اهداف و روش بحث علامه امکان پذیر است. بدین منظور ابتدا باید روش صحیح علمی را جهت استخراج نتیجه مطلوب اتخاذ نمود.

A Recitation of Allameh Tabataba'i's theory of Social Contingents and its relation to the immortality of the soul 1

The issue of Contingents and immortality has a special place in Allameh Tabataba'i’s view. Allameh’s approach to the question of immortality is the common method of Ibn Sina and transcendent philosophy of Mulla sadra. The theory of Contingents is a theoretical innovation and epistemological initiative. Allameh Tabataba’i considers Contingents as human’s practical and social thoughts which humankind, through utilizing emotional elements, tries to strike a balance between two actual worlds. This theory help us to understand humankind , its needs, questions, ends and goals , as well as describing the means to reach collective systems and social life, the foundation of rights and collective ethics. citing to Quranic verses, he knows the soul a two-faced being. One face toward the material world, the other face toward the Metaphysics. The main problem with the study was to investigate the relationship between immortality of the soul and Social Contingents .In this present study we intend to study Allameh's innovations in social contingents and its epistemological results and consequences in the discussion of the immortality of the soul.

تبلیغات