نقش و جایگاه مردم در ساختار جامعه در اندیشه اجتماعی فقهای معاصر با تاکید بر آراء امام خمینی (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
بررسی نقش و جایگاه مردم در ساختار سیاسی و اجتماعی جامعه از جمله موضوعات اساسی در نظریات اجتماعی متفکران مسلمان است. در نظریه اجتماعی امام خمینی جایگاه مردم در ساختار جامعه در ارتباط با نظریه ولایت فقیه قرار می گیرد . در نظریه ولایت فقیه که مهم ترین نظریه اجتماعی فقهای شیعه در عصر غیبت بالاخص دوره معاصر است، موضوع «نمایندگی» جایگاه ویژه ای دارد. اینکه فقیه نماینده خدا محسوب می گردد یا نماینده مردم ، مبنای اصلی اختلاف بین فقها و متفکران معاصر می باشد که دو نظر یه نصب و نخب فقیه را رودر روی یکدیگر قرار داده است. هر یک از این نظریات با توجه به نوع دیدگاهی که به منشا حاکمیت و مبنای مشروعیت ولایت فقیه دارند، نقش متفاوتی را برای مردم قائل می شوند که مبنای اختلاف در سایر آثار و نتایج هر یک از این نظریات با دیگری است. بر اساس یافته های این پژوهش می توان بیان داشت که بر مبنای نظریه انتصاب، فقیه جامع الشرایط از سوی امام معصوم به سمت ولایت منصوب شده است و دارای مشروعیت الهی است نه مردمی و نقش مردم در این نظریه از باب کارآمدی است. درحالیکه در نظریه انتخاب، مشروعیت ولایت فقیه مردمی است و اختیارات فقیه از جانب مردم مشخص و محدود می گردد.The role of people in the structure of society in the social thoughts of contemporary Fagihs with an emphasis on Imam Khomein'i's views
Studying the role and position of the people in the political and social structure of society is one of the key issues in the social theories of Muslim thinkers. This position is related to the theory of Velayat-e Faqih in the social theory of Imam Khomeini. The issue of "representation" has a special place in the theory of Velyat-e Faqīh, which is the most important social theory among Shiite Fagihs (Islamic jourists), especially in the contemporary era. Whether a Fagih is a representative of God or of people is the topic of controversy among thinkers and Fagihs. Each theorist considers a different role for people based on the origin of authority and legitimacy of Velyat-e Fagih. Given the findings of this study, it can be stated that, according to theory of appointment , the all-inclusive Fagih has been appointed by the Innocent Imam to the position and has divine legitimacy and the role of people in this theory is accepted due to its functionality. Whereas, in the theory of election , the legitimacy of a Fagih derives from people and his jurisdiction is determined by society.