آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۰

چکیده

تحقیقات جدید در حوزه تاریخ و منابعِ تاریخِ اسماعیلیان به ویژه پس از نخستین دهه های قرن بیستم میلادی که با کشف و شناسایی گسترده آثار مؤلفان اسماعیلی مذهب همراه بود، سیر صعودی داشته است که تا به امروز نیز ادامه دارد. کشف و شناسایی مجموعه های پرشمارِ منابع اسماعیلی، محققان این حوزه را با طیف وسیعی از نسخِ خطیِ بکر مواجه کرد که نیازمند تصحیح، تحقیق و ترجمه بودند. مرحله دیگری از این تحول، بازخوانی تاریخ اسماعیلیان و جوانب مختلفِ سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، مذهبی، فقهی و کلامی این فرقه بود که تا پیش از آن بر اساس روایتی نسبتاً یک جانبه از منابعِ اهل سنت به نگارش درآمده بود و اینک با مراجعه هم زمان به منابع پرشمار اسماعیلی در معرض نقد و بازنگری قرار می گرفتند. در این میان، تاریخ نگاری اسماعیلیان موضوعِ کمتر پژوهش مستقلی بوده است. تحقیقات جدید در حوزه تاریخ نگاری اسماعیلیان از دو جهت حائز اهمیت است: جهتِ نخست، شناسایی، تصحیح و معرفی منابع تاریخ نگارانه اسماعیلی و جهت دوم، استفاده از این منابع در بازخوانی تاریخ اسماعیلیان است. در جهت نخست، محققان این حوزه، کارهای پژوهشی درخوری را انجام داده اند، اما در حوزه بازخوانی تاریخ اسماعیلیان بر اساس منابع مکشوف، اقدام خاصی صورت نگرفته است. در این مقاله با انتخاب روشی تاریخی تحلیلی درصدد پاسخ گویی به این پرسش اساسی هستیم که تا چه اندازه بی توجهی به منابع تاریخ نگارانه اسماعیلی در ارائه تصویری نادرست از تاریخ سیاسی- مذهبی این فرقه مؤثر بوده است.

Typology of new Ismaili studies and The necessity of research in their historiography

New research in the field of Ismaili history and its sources, especially after the first decades of the 20th century has had an upward trend, which continues to this day. This progress is due to the widespread discovery and recognition of the works of Ismaili authors in this century. These sources required editing, research and translation. Another stage of this development was the re-reading of the history of the Ismailis and the various political, social, economic, religious, jurisprudential; and theological aspects of this sect, which until then had been written on the basis of a relatively one-sided narrative from Sunni sources, and now with reference to the Ismaili sources, the earlier narratives were subjected to criticism and revision. In the meantime, Ismaili historiography was the subject of less independent research. Research in the field of Ismaili historiography is important in two ways: first, for the identification, editing and introducing Ismaili historiographical sources and second, for the use of these sources in the rereading of Ismaili history. In the first case, researchers have done a lot of research, but no special measures have been taken to re-read the history of the Ismailis based on the discovered sources. In this article, by choosing a historical-analytical method, we try to answer the basic question to what extent the neglect of the sources of the Ismaili historians has contributed to paint a false picture of the politico-religious history of this sect.

تبلیغات