آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۴

چکیده

زمینه و هدف: دوران پر فرازونشیب نوجوانی، دوره گذر از کودکی به بزرگسالی می باشد و گاهی با تناقض و پرخاش همراه است. می توان از خودزنی به عنوان یکی از رفتارهای ناهنجار این دوران نام برد؛ و به دلیل ماهیت آسیب رسان آن، مطالعه در این زمینه حائز اهمیت است. خودزنی را می توان آسیب عمدی به بدن، بدون قصد خودکشی تعریف نمود. به صورت کلی پژوهش حاضر در پی بررسی تجربه زیسته نوجوانان دارای سابقه خودزنی و به صورت جزئی، باهدف بررسی تجربیات عاطفی، شناختی، روانی، آسیب های جسمانی و عوامل خانوادگی مؤثر بر خودزنی نوجوانان انجام پذیرفت. جمعیت موردمطالعه شامل کلیه نوجوانان 18-12 سال شهر کرمان که در سال 1400 تجربه اقدام به خودزنی داشتند، بود. روش پژوهش: روش نمونه گیری مبتنی بر هدف و ملاک ورود به نمونه نیز داشتن حداقل یک بار سابقه خودزنی بود. این پژوهش با روش پدیدارشناسی و با رویکرد مضمونی به بررسی تجربه زیسته نوجوانان دارای سابقه خودزنی پرداخته است و داده های پژوهش با استفاده از روش پدیدارشناسی توصیفی (کلایزی) مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته است. یافته ها: با انجام ده مصاحبه، پژوهش به حد اشباع رسید و تعداد 49 کد مفهوم اولیه که بیانگر تجربه زیسته نوجوانان دارای سابقه خودزنی بود، استخراج گردید؛ در ادامه مفاهیم مشابه و نزدیک به هم در 15 مقوله عمده و 5 مقوله اصلی جای گذاری گردید که عبارت اند از:1- ویژگی های فردی (برون گرایی، روان رنجوری، گشودگی به تجربه) 2- عوامل خانوادگی مؤثر (خانواده، محیط زندگی) 3- ویژگی های مربوط به دوران بلوغ (ویژگی-های شناختی، ویژگی های عاطفی) 4- اختلالات بالینی (سلوک، اختلالات خلقی، اختلالات انفجاری متناوب، اختلالات اضطرابی و الگوی بالینی شخصیت) 5- احساسات مرتبط با خودزنی (احساس قبل از اقدام به خودزنی، احساس بعد از اقدام به خودزنی). نتیجه گیری: رفتار خودزنی برای هر فرد کارکردهای متفاوتی دارد و شناخت این کارکردها می تواند درمانگران را در تشخیص شیوه درمان و نحوه برخورد با افراد مبتلا، کمک نماید. برخی از این کارکرد ها عبارت اند از: تنظیم هیجانی، فرار از خودکشی، جلب توجه، طلب ترحم، نمایش شجاعت، فرار از روزمرگی.

تبلیغات