سنجش سطح انطباق پذیری عدالت توزیعی زیرساختی-خدماتی با مزیت رقابتی نواحی روستایی (نمونه موردی: شهرستان اردبیل) (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
نظام برنامه ریزی غالب کشور بر دو جریان عمده برنامه ریزی کالبدی (طرح هادی روستایی، جامع شهری و...) و برنامه های میان مدت توسعه اقتصادی-اجتماعی (برنامه های 5 ساله بخشی محور) استوار است و در برخی موارد با تخصیص ناعادلانه منابع و امکانات به بعضی مناطق و محروم شدن مناطق دیگر، موجب افزایش نابرابری های ناحیه ای شده است؛ ازاین رو، به منظور ایجاد توسعه متوازن و استقرار نظام آمایش محور مطلوب؛ شناسایی توان های محیطی، نواحی همگن فضایی و مزیت های رقابتی نواحی روستایی در ابتدای امر ضروری است. پژوهش حاضر با هدف سنجش انطباق پذیری عدالت در سطح برخورداری از امکانات با مزیت رقابتی در دهستان های شهرستان اردبیل انجام شده است. جامعه آماری دهستان های شهرستان اردبیل با 20889 خانوار و رویکرد پژوهش توصیفی-تحلیلی است. روش تهیه اطلاعات به صورت کتابخانه ای است. همچنین درجهت تجزیه وتحلیل داده ها از تکنیک چندمتغیره الکتر و مدل موریس در نرم افزار EXCEL، روش درون یابی فاصله معکوس (IDW) و روش طبقه بندی فازی در نرم افزار GIS ARCاستفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد دهستان های شهرستان اردبیل، از جنبه عدالت در برخورداری از امکانات و خدمات وضعیت مطلوب ندارد و عدم توازن در آن ها مشهود است. به عبارت دیگر، دهستان های نزدیک به مرکز استان (شهر اردبیل)، برخوردارتر و دهستان های با فاصله بیشتر مانند ارشق شرقی و دوجاق، با وجود مزیت رقابتی بالا؛ کم برخوردارترند. به طورکلی، بین سطح برخورداری دهستان ها و مزیت رقابتی شان رابطه مستقیم وجود ندارد و این وضعیت شدیداً تحت تأثیر نگاه تمرکزگرای برنامه های کالبدی و برنامه های اقتصادی-اجتماعی 5 ساله (با غلبه سیاست زدگی، نفوذ و فشارهای سیاسی برای اجرای برخی طرح ها) و اهمیت فاصله سکونتگاه های روستایی از مرکزشهرستان (شهر اردبیل و حوزه نفوذ آن)، است ؛ بنابراین راهکار اصلی؛ گذار از غلبه برنامه های بخشی محور اقتصادی-اجتماعی 5 ساله و برنامه ریزی کالبدی به سوی برنامه ریزی آمایش سرزمین با الزامات قانونی مورد نیاز و کافی است.Assessing the Adaptability of the Level of Distributive Justice in Infrastructure-Services with the Competitive Advantage of Rural Areas (Case Study: Ardabil Townshi )
The dominant planning system of the country is based on two main currents of physical planning and medium-term social-economic development plans (5-year sector-oriented programs) and in some cases with unfair allocation of resources and Facilities to some areas and deprivation of other areas have increased regional inequalities. Therefore, in order to create a balanced development and establish a desirable goal-oriented system; It is necessary to identify environmental capabilities, spatially homogeneous areas and competitive advantages of rural areas at the beginning. The current research was conducted with the aim of measuring the adaptability of justice at the level of having facilities with a competitive advantage in the villages of Ardabil township. The statistical community of the villages of Ardabil city with 20889 households and descriptive-analytical research approach. The method of obtaining information is in the form of a library. Also, for data analysis, Electron multivariate technique and Morris model in EXCEL software, inverse distance interpolation method (IDW) and fuzzy classification method in ARC GIS software have been used. The findings of the research show that the rural areas of Ardabil township do not have a favorable situation in terms of justice in enjoying facilities and services, and the imbalance is evident in them. In other words, the villages close to the center of the province (Ardebil city) are more prosperous and the villages with a greater distance such as Arshq Sharqi and Dojag, despite the high competitive advantage; are less privileged In general, there is no direct relationship between the level of prosperity of the villages and their competitive advantage and this situation is strongly influenced by the centralizing view of physical plans and 5-year economic-social plans (with the dominance of politicization, influence and political pressures to implement some plans) and the importance of the distance of rural settlements from the city center (Ardebil city and its area of influence). Is. Therefore, the main solution is transition from the predominance of 5-year socio-economic sectoral programs and physical planning to spatial planning with legal requirements is necessary and sufficient.