مردم ابتدا امتی واحد بوده و بدون اختلاف می زیسته اند؛ ولی این امر دیری نپایید و به دلیل طبع مدنی و اجتماعی انسانها و وجود تفاوت هایی که مستند به خلقت انسان و قریحه استخدام در تصرف طبیعت و اوصاف و ویژگی های اوست، اختلاف در امت واحد شکل گرفته، طبقات اجتماعی به وجود می آید؛ در حقیقت تشریع دین و فلسفه بعثت انبیا نیز برای تعدیل و رفع اختلافات و هدایت قوا و استعدادهای انسان برای انتخاب مسیری است که به رشد و تعالی انسان و عدالت و انصاف اجتماعی بینجامد. انسان با داشتن فطرت الهی و وجود اهوا و غرایز و امیال گوناگون و با به دست آوردن امکانات مادی و اقتصادی، وجود طبقات را رقم می زند. شناخت این طبقات برای هدایت در مسیر درست ضروری ست؛ ولی از نظرگاه قرآن، بودن در طبقه ای و یا نبودن در طبقه دیگر فی نفسه دارای ارزش نیست، بلکه ارزش فرد یا طبقه، در گرو نحوه رفتارها، بینش ها، آگاهی ها و ایمانی است که وی در آن قرار داشته و گام می زند.