آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۳

چکیده

پژوهش حاضر بنا بر تصریح قرآنیِ «هیچ چیز نیست مگر آن که گنجینه هاى آن نزد ماست و آن را جز به اندازه اى معین فرو نمى فرستیم» (حجر:21) و «خداوند از فضل خویش به هر که بخواهد عطا می کند» (جمعه:4)، آفرینش های هنری غرب را از نظر مفهومی شایان تأمل و تدبری دوباره می داند. آنچه در این مقاله مدنظر است بررسی ایده و مبنای نظری مکاتب هنری مدرن و نسبت آنها با رویکرد بیانی برخی مباحث قرآنی است. به عبارت دیگر پژوهش حاضر به این پرسش می پردازد که میان رویکردهای بیانی قرآن و روش های بازنمایی و بیانگری در مکاتب هنری مدرن چه نسبتی وجود دارد؟ منظور از مکاتب هنری مدرن در این پژوهش، برخی از مهم ترین مکاتب و جنبش هایی هستند که از اواخر قرن 19 تاکنون پدید آمده و بر دیگر جریانات هنری معاصر تأثیر گذاشته اند که عبارتند از: رمانتیسیسم، ناتورالیسم، رآلیسم، امپرسیونیسم، پوانتالیسم، سمبولیسم، اکسپرسیونیسم، کوبیسم، فوتوریسم، دادائیسم، کانستراکتیویسم، سورآلیسم، هایپررآلیسم، هنر مفهومی، هنر مشارکتی/تعاملی، آبستراکتیویسم، مینیمالیسم، و دیکانستراکتیویسم (ساختارشکنی). این پژوهش ضمن آن که از نوع کیفی و اکتشافی است، به روش توصیفی-تحلیلی به نگارش درآمده و از چارچوب نظریه انتقادی متفکرانی چون دلوز و گتاری بهره برده است. بر اساس یافته های این پژوهش، میان شیوه بیانی برخی مباحث در قرآن کریم با رویکرد اتخاذ شده توسط مکاتب و جنبش های هنری مورد تحقیق، از حیث مفهوم، همخوانی و تشابه وجود دارد.

تبلیغات