آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۲

چکیده

بافتهای تاریخی شهرها، دربردارنده ارزشهای تاریخی فرهنگی بوده و میراثی گران بها برای نسل های آتی بشمار می آیند؛ از این رو رها کردن آنها، انسان معاصر را از بهره گیری عالمانه از تجارب گذشته و قرار گرفتن در مسیر تداوم تاریخی که رمز بقای هر فرهنگی است، باز می دارد. امروزه گردشگری نقش فعال و مؤثری در ارتقای ساختار اقتصادی، اجتماعی،فرهنگی، فضایی و سیاسی کشورها بویژه کشورهای در حال توسعه بازی می کند. یکی از انواع پرطرفدار گردشگری، گردشگری شهری است. شهرها دارای جاذبه های گردشگری فراوانی هستند و در این میان فضاهای شهری دارای ارزش فرهنگی تاریخی، به عنوان جذاب ترین و کاملترین قرارگاه های رفتاری گردش پذیر، محسوب می شوند. نقش کارکردی فضاهای شهری، به عنوان محل فعالیتهای عمومی و در کلی ترین تعبیر به عنوان بازتاب کالبدی عرصه عمومی در شهرهای کنونی، آنها را برای ایجاد مناسبات چهره به چهره، تجربه مشترک فضا، رابطه انسانی با کالبدی شهری و برگزاری فعالیتهای جمعی و عمومی و البته گذران اوقات فراغت و تفریح مناسب و کارآمد می سازد. در این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی، با استفاده از فرایند برنامه ریزی راهبردی، ضمن پی جویی توانمندیها و کارکردهای گردشگری شهری بافت تاریخی ارومیه و به منظور توسعه این کارکردها، اقدام به ارائه راهکارها و تعیین راهبردهای کاربردی در جهت توسعه گردشگری شده است.و با بررسی نقاط قوت و ضعف، قابلیت ها و فرصتهای گردشگری بافت تاریخی شهر ارومیه، مشخص شد که استراتژی های قابل قبول در برنامه ریزی گردشگری شهری، در اولویت نخست راهبردهای محافظه-کارانه اند؛ و راهبردهای تهاجمی در اولویت دوم برنامه ریزی قرار گرفته اند.

Strategic plannnig of tourism development in historical contexts (Case study: central fabrics of Urmia city)

Urban tourism, accompanied by the future urban population growth, is a huge capacity to improve quality of life and simultaneously a serious challenge with regard to threats such as natural disasters. In recent decades, approaches to dealing with natural disasters to enhance the capacity of society have given rise to a new concept called urban resilience for better preparedness. To assess the resilience of Urmia's central fabrics against natural hazards, this study sought to provide a reliable conceptual framework for analyzing and assessing it in four social, economic, institutional and physical dimensions. The required data were collected using the fieldwork, desk-based research method and questionnaire, interview and observation tools. The collected data were analyzed quantitatively using SPSS, ARCGIS, VIKOR model, and descriptive and inferential statistics. The statistical community of research consisted of the citizens of the central part of Urmia. The sample size was determined 380 using the Cochran formula and was systematically distributed. Findings showed that the highest and lowest averages were relating to the economic) 3.3(and institutional (2.64) dimensions. As the average value of all dimensions was below the theoretical average (4), we can say that the historical fabrics of Urmia is not in a good status in terms of resilience indicators. The results of the VIKOR model revealed that neighborhood 7 was the most resilient to natural hazards. Moreover, in terms of physical resilience (AHP), more than 80% of the central texture's area had a low level of resilience and was vulnerable to probable natural hazards.

تبلیغات