آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۶

چکیده

نقد ادبی عرب تا قبل از رنسانس عربی را نقد کلاسیک می نامیم چون هنوز در فضای مبانی سنتی نقد از جمله نقد ذوقی، نقد لغوی، نقد اخلاقی ، نقد روان شناختی نفس می کشد.نقد از عصر جاهلی تا پایان قرن سوم در چنین فضایی سر می کرد . اما در قرن چهارم با ورود فلسفه یونان صبغه فلسفی می گیرد. مشارکت فرقه های اسلامی در حوزه های ادبی و نقدی و تأثیر جریان های کلامی در تحوّل مسایل فکری و دینی ، همگی در رشد و بالندگی ادبیّات به ویژه نقد تأثیرگذار بوده اند. از این دوره است که اندیشه های فلسفی یونانی به ویژه دو کتاب «الخطابه» و «الشعر» ارسطو بیش ترین تأثیر را در شکل گیری رویکرد فلسفی در نقد ادبی، می گذارند.و نقد در این دوره تحت تاثیر دو اثر، فلسفی می شود.پس از این مرحله است که جهان عرب با دو بوطیقا مواجه می شود . بوطیقای ارسطویی و بوطیقای عربی . نقد ادبی با توجه به این دو گونه بوطیقایی متاثر از فلسفه ارسطویی فلسفی می شود ولی همچنان در مبانی نقد سنتی است. این مقاله با این فرضیه که نقد عربی از بوطیقای ارسطویی متاثر است این پرسش را مطرح می کند که آیا این تاثیر در مبانی نقد ناقدان تاثیر گذار بوده است یا موجب و موجد رویکرد ثابت شده است؟ نتیجه این بررسی آن است که تا قرنها این تاثیر موجب شکل گیری رویکرد عموم ناقدان عرب تا ظهور رنسانس عربی

An Analysis of the Philosophical Approach to Classical Arabic Criticism

Arab literary critique is called classic critique before Arabic renaissance because it is still based on traditional critique including Zoufi critique, moralcritique and psychological critique.  The critique of the pre-Islamic era lasted in such an atmosphere until the end of the third century, but it is changed to philosophical critique in the fourth century by introducing Greece philosophy. This critique becomes philosophical under Aristotle’s two works which are “The speech” and “the book of poetry”. It is after this stage that the Arab world is confronted with two poetry techniques that are Aristotle poetry technique and Arabic poetry technique. According to these two poetry techniques, literary critique becomes philosophical because of Aristotle philosophy, but it is based on traditional criticism. Based on the hypothesis that Arabic critique is influenced by Aristotle poetry technique, this article poses the question of whether this influence has been influential in the fundamentals of critics’ criticism or has given rise to a proven approach. The result of this study is that this influence has shaped Arab critics’ general approach for centuries until the advent of the Arab Renaissance. The result of this study is that this influence has shaped Arab critics’ general approach for centuries until the advent of the Arab Renaissance. 

تبلیغات