آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۳

چکیده

مقدمه : در گذشته، جراحی زیبایی در جهت بازگشت عملکرد و شکل طبیعی عضوی از بدن انجام می شد، اما امروزه جراحی زیبایی کارکرد اصلی خود را از دست داده است. هدف از پژوهش حاضر تعیین برازش مدل ساختاری روابط بین گرایش به جراحی زیبایی با نگرش به مد و تصویر بدنی منفی با میانجیگری تنظیم شناختی هیجان با تکیه بر نوع جراحی در زنان متقاضی جراحی زیبایی شهر بوشهر بود.   روش : روش پژوهش حاضر همبستگی از نوع مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش تمامی زنان متقاضی جراحی زیبایی که در سال 1399 به کلینیک های زیبایی شهر بوشهر مراجعه کرده بودند را شامل می شد. حجم نمونه متشکل از 400 نفر خانم بود که به شیوه نمونه گیری تصادفی در دسترس انتخاب گردیدند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل پرسش نامه های گرایش به جراحی زیبایی اعتمادی فر و امانی (1392)، نگرش به مد رضایی (1393)، تصویر بدنی لیتلتون و همکاران (2005) و تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی (2001) بود.   یافته ها : یافته ها حاکی از آن بود که متغیرهای نگرش به مد و تصویر بدنی منفی با میانجیگری تنظیم شناختی هیجان پیش بینی کننده گرایش به جراحی زیبایی در زنان بودند. یافته های مدل ساختاری نشان داد که مسیر نگرش به مد و تصویر بدنی منفی با تنظیم شناختی هیجان به طور مستقیم و با گرایش به جراحی زیبایی با میانجیگری تنظیم شناختی هیجان معنادار می باشد.   نتیجه گیری : تحلیل داده ها نشان دهنده مناسب بودن شاخص ها بود و نتایج نشان داد که مدل از برازش مطلوبی برخوردار است. یافته های این پژوهش می تواند، برای روان درمانگران و مشاوران در ارائه مشاوره تخصصی به زنان متقاضی جراحی پروتکلی مبنی بر اصلاح باورها و شناخت های غیرمنطقی و آموزش سبک های مقابله ای جهت کاهش تصویر بدنی منفی و مدگرایی و افزایش تنظیم شناختی هیجان معرفی نماید.

Relationship between Tendency to Cosmetic Surgery with Attitudes to Fashion and Negative Body Image of Women Applying for Cosmetic Surgery Based on the Type of Surgery: The Mediating Role of Cognitive Emotion Regulation

  Introduction : In the past, cosmetic surgery was performed to restore the normal function and shape of an organ of the body, but today, cosmetic surgery has lost its original function. The aim of this study was to determine the fit of the structural model of the relationship between the tendency to cosmetic surgery with the attitude to fashion and negative body image mediated by cognitive emotion regulation based on the type of surgery in women applying for cosmetic surgery in Bushehr. Method : The method of the present study was a correlation model of structural equations. The statistical population of this study included all women applicants for cosmetic surgery who referred to beauty clinics in Bushehr in 2020. The sample size consisted of 400 women who were selected by available random sampling method. Data collection tools included Etemadifar and Amani (2013) Tendency to Cosmetic Surgery Questionnaire, Rezaei Fashion Attitude (2014), Littleton et al. Body Image Concern Inventory (2005), and Garnefski (2001) Cognitive Emotion Regulation. Findings : The results showed that the attitude to fashion and negative body image mediated by cognitive emotion regulation predicted the tendency to cosmetic surgery in women. The findings of the structural model showed that the direct path of attitude to fashion and negative body image with cognitive emotion regulation, and with the tendency to cosmetic surgery mediated by cognitive emotion regulation is significant. Conclusion : Data analysis showed the appropriateness of the indicators and the model had a good fit. The results of this study can introduce a protocol for psychotherapists and counselors in providing specialized counseling to women seeking surgery to correct irrational beliefs and cognitions and teach coping styles to reduce negative body image and fashion and increase cognitive emotion regulation.

تبلیغات