«مشاکله» از آرایه های تأثیرگذار ولی کمترشناخته شده در بین آرایه های بدیعی است که در پژوهش های قرآنی- ادبی مورد واکاوی و بررسی قرار گرفته است. در رابطه با کتاب شریف نهج البلاغه اما، عنایت ویژه ای به این محسّن ادبی صورت نگرفته و مصادیق ذکرشده در کتب مرتبط نیز بسیار محدود است. از آن جا که آرایه مشاکله سبب به کارگیری لفظ مشاکِل در معنای مجازی می گردد، توجه به برگردان معنای مقصود برای دفع هرگونه ابهام و یا شبهه، امری بایسته است. پژوهش حاضر با بهره گیری ازروش توصیفی- تحلیلی، پس از احصاء کاربرد های مشاکله در نهج البلاغه، به تقسیم بندی شش گانه مصادیق آن پرداخته و سپس، عملکرد 25 ترجمه فارسی را در برگردان این عبارات که از ظرافت معنایی قابل ملاحظه ای برخوردار هستند، مورد بررسی قرار داده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که بهترین عملکرد مربوط به فیض الاسلام با 53.84 درصد صحت است که در بیشتر موارد پس از ذکر معنای لفظی، معنای مقصود را در پرانتز ذکر می کند. رتبه دوم با 46.15 درصد صحت مختص به ارفع، شریعتی و فقیهی است و در رتبه سوم حجتی و استادولی با 38.4 درصد صحت قرار می گیرد. نامناسب ترین عملکرد مربوط به مترجم قرن ششم با 7.69 و شیروانی با صفر درصد صحت است که در رابطه با مترجم قرن ششم این امر معلول به کارگیری روش ترجمه تحت اللفظی در برگردان این آرایه است که روشی مخل در انتقال معنای مقصود است.