بررسی تحلیلی اسناد و دلالتِ روایات تفسیری آیه 31 سوره بقره بر وجود پیشینی اهل بیت علیهم السلام (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
در جریان انتصاب خلیفه الهی، قرآن کریم از تعلیم اسماء به حضرت آدم خبر می دهد؛ اسمائی که بر ملائکه عرضه می شود و آن ها اظهار بی اطلاعی می کنند: ﴿وَ عَلَّمَ آدَمَ الْأَسْماءَ کُلَّها ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلائِکَهِ...﴾ (البقره:31). چیستی و مصادیق این اسماء همواره مورد بحث و اختلاف مفسران بوده که در دو رأی، قابل ساماندهی است: 1. تعلیم همه حقایق عالم 2. شناساندن ارواح اهل بیت علیهم السلام که مستند به سه روایت تفسیری است. پژوهش حاضر، با تحلیل سندی و محتوایی، سه روایت یادشده را به شهادت مؤیدات قرآنی و روایی، قابل اعتماد ارزیابی می کند. آنگاه در مواجهه این روایات با دسته دیگری از روایات، از میان سه رویکرد مفسران، دیدگاه جمع بین دو دسته روایت را برمی گزیند؛ اما برای رفع اشکال های برخی مفسران، به این تحلیل می رسد که حقایق همه موجودات عالم به حضرت آدم، تعلیم داده شد که والاترین مصادیق آن، ارواح اهل بیت(ع) بوده؛ اما اسمائی که بر ملائکه عرضه شده و آن ها به دلیل مرتبه ناز ل تر از آن مطلع نبودند، تنها حقیقت اهل بیت بوده است. شواهد درون متنی آیه نظیر تفاوت ضمائر آیه، تفاوت کاربرد واژگان تعلیم در مورد آدم و انباء در مورد ملائک، نیز دقت در کاربست الفاظ روایاتِ سه گانه این رأی را تقویت می کند. بنابراین، آیه تعلیم اسماء با استناد به این سه روایت بر وجود نوری اهل بیت و تقدم خلقت نوری آنان بر آفرینش حضرت آدم، دلالت دارد.An Analytical Study of Sanads and Implications of Interpretive Narrations of Verse 31 of Surah Al-Baqarah to Pre-Existence for Ahl al-Bayt (AS)
Regarding to the appointment of the Divine caliph, the Holy Qur’an mentions teaching the names to Prophet Adam (AS), namely those names presented to the angels who declared their ignorance: “And He taught Adam the Names, all of them; then presented them to the angels” (Q, 2:31). The quiddity and instances of these names have always been discussed and disputed by exegetes, which may be categorized into two: 1) God taught him the whole realities of the world. 2) God introduced him the souls of the Ahl Al-Bayt (AS), based upon three interpretive narrations. Analyzing the sanads and contents, this study assesses the three aforementioned narrations to be reliable, regarding Qur’anic and narrative evidence. Then, with regards to another group of narrations that are in contrast to these narrations, from among three approaches of the exegetes, the collective view between the two categories of narrations is selected. In order to solve the issues presented by some exegetes, it is concluded that the realities of all beings in the universe were taught to Prophet Adam, the highest instances of which were the souls of the Ahl al-Bayt (AS). However, the names presented to the angels, of which they were not aware due to their lower rank, were only the realities of Ahl al-Bayt (AS). The in-text evidence of the verse, such as the difference in the pronouns, the difference in the usage of the word “teaching” regarding to Prophet Adam (AS), and the word “inform” regarding to the angels, as well as the accuracy in using the words of the three narrations reinforces this idea. Therefore, the verse of “teaching the names” by referring to these three narrations indicates the lightening existence of Ahl al-Bayt (AS) and the precedence of their shining creation over the creation of Adam (AS).