باورها منشأ و مبادی تمام رفتارهای فردی و اجتماعی است. کسی که جهان و هستی را از او و به سوی او بداند و باور داشته باشد با کسی که چنین مبدأ و معادی اعتقاد نداشته باشد، دو نوع رفتار شاهد خواهیم بود. شهید سلیمانی نیز از این قاعده مستثناء نیست. پژوهش هایی که تاکنون انجام شده به این رابطه کمتر توجه کرده اند. از این رو، هدف این پژوهش بررسی نقش تفسیر و برداشت سردار سلیمانی از جهان هستی بر رفتار اجتماعی اوست. سوال اصلی این مقاله چگونگی امتداد یافتن مبانی هستی شناسی شهید سلیمانی در زندگی مجاهدانه اجتماعی آن است. برای پاسخ به این پرسش از روش توصیفی و تحلیلی و استراتژی تحلیل مضمون استفاده شد. مجموعه سخنرانی های سردار سلیمانی، وصیت نامه، خاطرات و مصاحبه همرزمان او، جامعه آماری این پژوهش را تشکیل می دهند، که از طریق کدگذاری باز تجزیه و تحلیل شد. مهمترین یافته مقاله این است که دال مرکزی هستی شناسی شهید سلیمانی توحید است که همه شؤون زیست فردی و جمعی او را متأثر کرده و از این رهگذر منظومه رفتار مجاهدانه او منهج یا راه نوینی را به مخاطب قرن بیست و یکمی نشان داده است.