در عربی قدیم (کلاسیک) تقریباً تمامی اسم ها در همه نقش های دستوری (اعم از موضوعی، متممی و قیدی) پسوند حالت می گرفتند. این مقاله به بررسیِ سرنوشت این نظام غنیِ حالت نمایی در دو گونه امروزی زبان عربی یعنی عربی خوزستان (ایران) و لبنان می پردازد. داده های پژوهش ازطریق مصاحبه حضوری و در مواردی تبادل فایل صوتی با شش سخنگوی این گونه ها (سه سخنگو از هرکدام) گردآوری شده است. ابزار اصلیِ گردآوری داده ها دو پرسشنامه (جمعاً شامل 101 سؤال) و توصیف 14 عکس بوده که پیکره ای بالغ بر حدود 800 جمله فراهم کرده است. تحلیل داده های پیکره نشان می دهد هیچ تکواژی که بیانگر تمایز حالت در تقابل با تکواژه ای دیگر باشد، در این دو گونه دیده نمی شود. دو سازوکار عمده در فرایند فروپاشیِ حالت نمایی در این گونه ها دخیل بوده است: ساییدگی آوایی و تلفیق حال ت ها. محصول عملکرد این دو سازوکار در اسم های مفرد، جمع مکسر و جمع مؤنث، حذف هر سه واکه کوتاهِ حالت نما (حالت های فاعلی، مفعولی و مضاف الیهی) بوده و محصول عملکرد سازوکار دوم در اسم های جمع مذکر سالم، تعمیم نقشیِ نشانه حالت غیرفاعلی به حالت فاعلی، و درنتیجه، ناپدیدشدنِ تمایز حالت نمایی بوده است. در مقابل، داده های پژوهش حاضر نشان می دهد که در دو گونه امروزی، ثبات آرایش واژگانی و غنای نظام مطابقه نسبت به عربی قدیم بیشتر شده است. با این حال، براساس داده های گونه های امروزی نمی توان این دو پدیده دستوری را لزوماً پیامد فروپاشی حالت نمایی دانست.