آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۹

چکیده

کلیفورد، فیلسوف عقل گرای حداکثری، باور بدون قرینه ی کافی را ناموجه و اعتقاد به آن را خطای معرفتی و اخلاقی بشمار می آورد. جیمز در نزاعی بنیادین با کلیفورد و با فروکاستن معانی صدق و حقیقت به کارآمدی و سودمندی، بر آن است که قطعی ترین قرینه را می توان در آثار به جای مانده از باور یافت. علامه طباطبایی همدلانه با جیمز و در جهت حفظ مصالح عملی، ادراکات اعتباری عملی را معرفی می کند؛ اما در مخالفت با جیمز و هم رأی با کلیفورد، برای آن ها ارزش صدق و حکایتگری قائل نیست. مقاله حاضر  با توسع در مفهوم اعتباری به «تلقی به قبول کردن» به گونه ای که آثار متوقع از باور برآن مترتب گردد، درصدد است، با به کارگیری ادراکات اعتباری (معنای مطرح شده در مقاله) در معرفت نظری ضمن رهایی از موضع ناصحیح و سخت گیرانه  کلیفورد و بدون ارتکاب به خطای سهل گیرانه جیمز در فروکاهشی معنای صدق و حقیقت، نیازهای اساسی انسان را در حوزه ی عقل نظری و با اعتبار ادراکات ضروری مورد نیاز پاسخ در خور برای چالش معرفتی اخلاقی مذکور فراهم آورد.

تبلیغات