آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۳

چکیده

این مقاله وجوه نظری تفاوت های ساختاری در مفهوم مسکن اجتماعی بین کشورهای اروپایی و کشورهای در حال توسعه را بررسی می کند. به عبارت دیگر تمرکز مقاله بر این موضوع است که برای بازتعریف مسکن اجتماعی در کشورهای درحال توسعه از جمله ایران باید به نکات مهمی توجه کرد که ریشه در تمایزات اساسی موجود بین نظام های مسکن این کشورها و کشورهای اروپایی دارد. مسکن اجتماعی در کشورهای در حال توسعه در مقایسه با تجارب اروپایی نتوانسته به عنوان یکی از روش های مؤثر در تأمین مسکن ایفای نقش نماید. در دهه های اخیر اگرچه تفاوت های بین نظام های مسکن کشورهای مختلف دنیا از بین رفته، با این وجود مقاله حاضر ادعا می کند که پنج اختلاف اساسی را شناسایی کرده است که در مقایسه و تطبیق تجارب مسکن اجتماعی کشورهای اروپایی با کشوری مثل ایران باید مورد نظر قرار گیرد. این نکات عبارت اند از: 1) تضاد در مفهوم جهانی شدن، 2) وجود دولت های توسعه طلب، 3) نقش کلیدی مسکن غیررسمی، 4) نقش کلیدی خانواده، 5) نظام نابسامان تأمین اجتماعی و تفاوت اساسی در بازار نیروی کار. در نهایت این مقاله با واسازی مفهوم مسکن اجتماعی چنین نتیجه می گیرد که تطبیق مفهوم مسکن اجتماعی در سازوکار مسکن کشوری چون ایران نیازمند مداقه جدی و توجه به نکات خاصی است و نمی توان مفاهیم شکل گرفته در کشورهای اروپایی را مستقیماً در نظام مسکن این کشور اجرا کرد.

تبلیغات