مدل مفهومی و چارچوب تحلیلی ساختار فضایی-عملکردی باززنده سازی بافت های تاریخی، با تکیه بر گردشگری شهری؛ نمونه موردی: محدوده مرکزی تهران (مقاله علمی وزارت علوم)
محدوده مرکزی شهرها که گنجینه ای گرانبها از تاریخ و فرهنگ جامعه را در خود جای داده اند، مقاصد مهمی در جذب گردشگر محسوب می شوند. با توجه به رابطه متقابل میان توسعه گردشگری و باززنده سازی بافت های تاریخی، بهره برداری از میراث فرهنگی و تاریخی دربردارنده منافع بسیاری در زمینه های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و کالبدی برای جوامع عرضه کننده آنهاست. این مقاله بر آن است تا ضمن بررسی آثار مثبت و منفی توسعه گردشگری بر بافت های تاریخی در زمینه های اقتصادی و اجتماعی و کالبدی، و با استفاده از تجارب جهانی در امر باززنده سازی فضاهای شهری کهن و اصول و معیارهای مستخرج از جمع بندی آنها، به شناسایی مؤلفه ها و عناصر فضایی عملکردی باززنده سازی بافت های تاریخی، با محوریت توسعه گردشگری شهری بپردازد. نوشتار حاضر، پژوهشی تحلیلی توصیفی و مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و برداشت های میدانی است. بدین منظور پس از معرفی محدوده مرکزی تهران به عنوان نمونه موردی، مؤلفه های اصلی باززنده سازی فضاهای تاریخی شهرها در قالب ماتریس سوات در محدوده مرکزی تهران مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتایج این تحلیل حاکی از آن اند که عواملی چون فرسودگی بافت و بناهای ارزشمند، گریز جمعیت اصیل و رنگ باختن یا از بین رفتن فعالیت های متناسب با هویت محدوده، زیرساخت های ناکارآمد، حرکت دشوار سواره و پیاده، اغتشاش سازمان فضایی، و ناخوانایی ساختار کالبدی از جمله موانع عمده محدوده مورد بحث، برای تبدیل شدن به مرکز فرهنگی و گردشگری تهران به شمار می آیند.