احساس گرایی، تخیّل و رؤیاپردازی، درون نگری، غم گرایی، عشق و فردگرایی را می توان مبانیِ اساسیِ رمانتیسم به شمار آورد. حال اگر نویسنده ای رمانتیک با ویژگی هایی که ذکر شد بخواهد به محیط، اجتماع، ملّت، میهن، مردم و مقولاتی از این قبیل توجّه نشان دهد، شاخه ای از رمانتیسم با نام رمانتیسمِ اجتماعی شکل خواهد گرفت. ادبیّات عربی به عنوان یکی از حوزه های پویا در عرصه ادبیّات جهان، همواره شاهد تغییرات متنوّعی در طول دوره های مختلف بوده است. در دوره معاصر نیز، پابه پای تحوّلات جهانی هرچند با تأخیر، پذیرای آموزه های مکتب رمانتیسم شد. مؤلفه های رمانتیسم در راستای بیان مضامین اجتماعی در ادبیّات داستانی تا امروزه ادامه داشته است تا جایی که نویسنده ای چون احلام مستغانمی را باید به حقّ یکی از سرآمدان این مکتب ادبی دانست. «ذاکره الجسد» یکی از موفّق ترین آثار داستانی این نویسنده زن الجزائری است. این پژوهش با روشی تحلیل محتوا به بررسی و تحلیل دقیقِ مؤلفه های رمانتیسم اجتماعی در رمان «ذاکره الجسد» پرداخته است. مستغانمی با استفاده از چهارچوب رمانتیسم و با به کارگیری شیوه های زبانی هوشمندانه توانسته است دردها و دغدغدغه های اجتماعی خود و جامعه را به عنوان یک روشنفکرِ معاصر به مخاطب ارائه دهد. او در رمان «ذاکره الجسد»، ملّی گرایی، مسائل اجتماعی-سیاسی، نابرابری، فسادِ دستگاه سیاسی حاکم بر الجزائر، فقرِ اقتصادی و فرهنگیِ موجود در جامعه، سرخوردگی از انقلابِ استقلال طلبانه الجزائر و امید نداشتن به نسلِ بعد از انقلاب را با تصاویر و توصیف هایی عاشقانه و غنایی به تصویر می کشد و از آن جا که همه این مؤلفه ها را در سیر روایی عاشقانه ای به خواننده القاء می کند، می توان ذاکره الجسد را نمونه ای عالی از تلفیق احساس و اجتماع به حساب آورد.