آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۶

چکیده

در میان آرای نحویان درباره عامل اعراب کلمات دو نظریه مشهور با نام های نظریه لفظی و معنوی وجود دارد؛ اما می توان دیدگاه های دیگری را نیز استخراج کرد. در میان این دیدگاه ها، نظریه تعلیق که خاستگاهش آرای عبدالقاهر جرجانی است، از اهمیتی ویژه برخوردار است. قوّت دیدگاه او در موشکافی و ریشه یابی مسائل نحوی و اعرابی و نیز فراتر بردن  نظریه تعلیق از ساحت صحت نحوی به ساحت فنّی و بیانی است؛ دیدگاهی که بر مطابقت تامّ تعلیق کلمات به یکدیگر با مقصود متکلم متکی است. هدف از این پژوهش، افزون بر معرفی دیدگاه های مربوط به نظریه عامل و معمول، تفسیر نظریه عامل و معمول در پرتو نظریه نظم جرجانی یا همان نظریه تعلیق است. در این پژوهش از روش توصیفی تحلیلی و تحقیق کتابخانه ای سود جسته ایم. ابتدا دیدگاه های مختلف درباره عامل و معمول را استخراج کرده و ضعف های هر نظریه را بیان کرده ایم. سپس به تفسیر عامل و معمول بر اساس نظریه نظم پرداخته و ضعفش را گفته ایم. در ادامه به بیان قوّت این نظریه در مقایسه با دیگر نظریات عامل و معمول پرداخته ایم. در پایان نتیجه گرفته ایم که نظریه تعلیق عبدالقاهر جرجانی به دلیل اینکه بر قصد متکلم در ارتباط اجزای جمله با یکدیگر تأکید می کند و نیز موشکافانه به تحلیل علل و عوامل نحوی می پردازد و نظریه عامل را از ساحت صحت نحوی به ساحت بیانی ارتقا می دهد، قوّتی فزون تر از دیگر نظریات عامل و معمول دارد.

تبلیغات