سیاست خارجی عمان در مواجهه با موضوعات مختلف منطقه ای در خاورمیانه از الگوی رفتاری دیگر کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس متمایز است. رویکرد این کشور در قبال ایران، برخورد متمایز تاریخی با مسئله اعراب و اسرائیل و بحران دیپلماتیک قطر جملگی مواردی هستند که عمان در برخورد با آن ها نوعی استقلال رفتاری از خود نشان داده و سیاست خارجی متمایزی را پیگیری کرده است. یکی از مهم ترین مؤلفه هایی که سبب تکوین این الگوی رفتاری گردیده، بستر اجتماعی منحصربه فرد عمان و هویتی است که در این بستر اجتماعی قوام یافته و به عنوان یک ارزش سبب انتخاب الگوی رفتاری خاصی گردیده است. بر این اساس، این پژوهش در راستای پاسخ به پرسش چگونگی تأثیرگذاری هویت بر سیاست خارجی عمان، این فرضیه را بررسی می کند که هویت عمان با پذیرش تکثرگرایی بر سیاست خارجی این کشور تأثیر گذاشته و منجر به اتخاذ رویکرد بی طرفی و میانجیگری شده است. پژوهش حاضر با استفاده از نظریه سازه انگاری، به این نتیجه رسیده است که تکثرگرایی ناشی از تساهل دینی/زبانی/قومیتی به عنوان متغیر مداخله گر از جزم گرایی عمان در عرصه سیاست خارجی ممانعت به عمل آورده و موجب رویکرد بی طرفی در برخورد با مسائل مختلف منطقه گردیده است.