آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۳

چکیده

نام شناسی شاخه ای از زبان شناسی، یا از نظر کریستال(2008) شاخه ای از معناشناسی است. نام شناسی را از منظرهای متفاوتی مورد مطالعه قرار داده اند. این مقاله با معرفی رویکرد زبان شناسی شناختی اجتماعی، که خود ادامه منطقی رویکرد زبان شناسی شناختی و زبان شناسی اجتماعی است، به حوزه نام شناسی می پردازد. نام شناسی ش ناختی اجتماعی را می ت وان زیرمجموعه زبان شناسی اجتماعی ش ناختی به ش مار آورد ک ه درک کاربرد-بنی اد از زب ان، تن وع درون-زبان ی و بینا زبان ی، مقوله بن دی و س رنمون ها، الگ وی فرهنگ ی، معن ای اجتماع ی و اث ر متقاب ل زب ان، فرهن گ، و ایدئول وژی، ج زء مفهوم ه ای بنیادی ن آن هس تند. البته باید اذعان داشت که اکثر مطالعات انجام شده در حوزه زبان شناسی شناختی، و حوزه جدیدتر و کمتر مطالعه شده زبان شناسی شناختی اجتماعی، در حوزه مفهوم شناسی هستند. لیکن به اذعان پژوهش گران این حیطه، تغییر زاویه توجه از مفهوم شناسی به سوی نام شناسی از تحولات ضروری و اجتناب ناپذیر در زبان شناسی شناختی و زبان شناسی شناختی اجتماعی است. هدف این مقاله، با استفاده از روش پژوهش اسنادی، تلاشی در راستای ادامه این برنامه پژوهشی است که توسط زندی و احمدی(1395) آغاز شده است؛ با این تفاوت که، مقاله حاضر بیشتر به مطالعه اسامی عام که نماینده یک مقوله هستند توجه دارد. مقاله حاضر چشم انداز دیگری را هم در این بحث می گشاید و آن تأکید بر رویکرد کاربرد-بنیاد در نام شناسی است. در تعبیر کاربردشناختی، نام شناسی به مطالعه انتخاب های واقعی واژگانی از میان مجموعه عبارات می پردازد و سؤالی که مطرح می کند این است که چه عواملی بر انتخاب یک عبارت خاص تأثیرگذار می باشند. این مقاله چنین نتیجه گیری می کند که انتخاب واژه مناسب برای یک مدلول خاص تحت تأثیر عوامل متعددی قرار دارد که در این میان نقش بافت از اهمیت فراوانی برخوردار است.

تبلیغات