بحث از صفات الهی از جمله مباحث مهم در فلسفه و الهیات است در میان صفات الهی صفت «علم» همواره از توجه بیشتری برخوردار بوده است، چراکه در تبیین بسیاری از مسائل کلامی تأثیر ویژه ای داشته است. شیخ الرئیس ابن سینا و دانس اسکوتس نماینده ی دو دیدگاه اساسی درباره علمِ حق تعالی در دو سنت فلسفی اسلامی و مسیحی اند که در این تحقیق مورد مطالعه و مقایسه قرار گرفته اند. ما در این مقاله ضمن برشمردن وجوه مشترک این دو فیلسوف نامدار در مساله علم؛ همچون اعتقاد به وجود صور موجودات در علم الهی قبل ازخلقت واقعی آنها، لحاظ نکردن صور م عقول یا م ُثل اف لاطونی به مثابه موجوداتی مفارق، و اینکه خ دا در ام ر خ لقت ع الَم و انسان، غرضی خارج از ذات خویش ندارد و آفرینش صرفاً ناشی از عشق خدا به ذات خویش است به تشریح ت فاوت اص لی دیدگاه این دو فیلسوف در مساله ی علم الهی که فاعل بالقصد دانستن پروردگار از نظر اسکوتس، و فاعلِ بالعنایه دانستن خدا از نظر ابن سینا ض من توجیه خلقت برمبنای ف یض یا صدور است.