مفهوم «واسازی» یکی از مفاهیم اساسی فلسفه علم و معرفت شناسی معاصر و رویکردی نوین در عرصه روش های کیفی است که کاربست های فراوانی در علوم گوناگون دارد و می توان آن را به عنوان روشی کیفی برای بررسی پدیده ها و مفاهیم مختلف به کار گرفت. معمولاً واسازی را نقد ساختارشکنانه یا شالوده شکنانه متون فلسفی به حساب می آورند و در ترجمه های فارسی این اصطلاح، «دریدا» نیز دیده می شود. این گونه دریافت، با اینکه بخشی از حقیقت را بیان می کند، اما از بیان بخش مهم تر حقیقت غافل است. واسازی، ضمن به کارگیری انتقاد بنیادین در خوانش متن ها و بررسی پدیده های گوناگون، روابط ناعادلانه و سلسله مراتبی میان مفاهیم و پدیده ها را نشان می دهد و زمینه ای برای ارتباط دوسویه و عادلانه تر را فراهم می کند. با توجه به رویکرد علوم انسانی اجتماعی به روش های کیفی پژوهش و نیز جایگاه ویژه روش کیفی واسازی، در این مقال ه، ابت دا تعریف و سپس پیش ینه روش وا سازی، اهداف واسازی و تبیین جایگاه آن در میان سایر روش های تحقیق، و نقد روش واسازی بیان و در ادامه، این ادعا مطرح می شود که واسازی تنها دارای وجه منفی نیست و وجه ایجابی قدرتمندی نیز در آن وجود دارد. در نهایت به این نتیجه خواهیم رسید که عمل واسازی، نظریه ای مربوط به متون و بی ارتباط با واقعیت بیرونی نیست، بلکه رویکردی استراتژیک به پژوهش دارد. دانش واسازانه رویکرد عملی ما به پژوهش و استراتژی پژوهش های کیفی را تغییر می دهد.