آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۹

چکیده

هدف: هدف پژوهش حاضر ارائه مدلی برای پیش بینی طلاق عاطفی بر اساس سبک های دلبستگی و عملکرد جنسی در زنان متأهل با نقش میانجیگری هوش هیجانی بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر توصیفی -همبستگی از نوع اکتشافی متوالی و هدایت شده است و جامعه آماری زنان متأهل مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر تهران در سال 1398 بود. روش نمونه گیری بصورت تصادفی چند مرحله ای وحجم نمونه آماری 350 زن متاهل بر مبنای نرم افزارsample power   و با توجه به احتمال 20 درصد افت آزمودنی ها 372 زن متاهل انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه طلاق عاطفی گاتمن (2008)، مقیاس دلبستگی بزرگسالان کولینز و رید (1990)، عملکرد جنسی روزن و همکاران (2000) و هوش هیجانی باراُن (1997) بود. داده ها با استفاده از معادلات ساختاری smartpls تحلیل شد. یافته ها: نتایج به دست آمده نشان داد طلاق عاطفی براساس سبک دلبستگی ایمن، اجتنابی و سبک دلبستگی اضطرابی/دوسوگرا و عملکرد جنسی با میانجیگری هوش هیجانی در زنان متاهل از برازش مناسبی برخوردار است (01/0=P). همچنین بررسی معناداری مسیرهای مستقیم و غیر مستقیم پژوهش نشان داد مسیر مستقیم سبک دلبستگی ایمن، اجتنابی و سبک دلبستگی اضطرابی/دوسوگرا و عملکرد جنسی با طلاق عاطفی زنان متأهل معنادار (01/0=P) و از طرفی نتایج مسیر غیر مستقیم نشان داد که سبک دلبستگی ایمن، اجتنابی و سبک دلبستگی اضطرابی/دوسوگرا و عملکرد جنسی با میانجی گری هوش هیجانی بر طلاق عاطفی زنان متأهل شدت اثر مطلوبی داشته است (01/0=P). نتیجه گیری: به منظور ایجاد انسجام و خلق رابطه زناشویی رضایتبخش براساس شناخت هیجانات هر یک از زوجین و اصلاح نوع سبک های دلبستگی زوج ها به تقابل عناصر درون روانی در جهت بهبود روابط زناشویی در طول ملاحظات درمانی پرداخت.

تبلیغات