هدف: این پژوهش با هدف توسعه چارچوب مفهومی پاسخگویی مبتنی بر قرآن کریم و از طریق یک طرح ترکیبی چندمطالعه ای انجام شده است. روش: در فاز اول پژوهش، با روش فرایند چرخه ای تحلیل که مشتمل بر چهار مرحله گردآوری داده ها و اطلاعات، تقلیل داده ها، سازماندهی داده ها و تفسیر بود، چارچوب مفهومی اولیه به دست آمد. جامعه آماری پژوهش در این مرحله، کلیه آیات قرآن کریم بود و پیامها و مفاهیم مرتبط با مفهوم پاسخگویی در آیات قرآن کریم بررسی شد. در فاز دوم، چارچوب مفهومی به دست آمده برای اعتباریابی در اختیار اساتید دانشگاهی قرار گرفت. جامعه آماری شامل 20 نفر از صاحب نظران متخصص و مجرّب در حوزه آموزش عالی بود که با توجه به مشخص شدن حجم مشارکت کنندگان بالقوه، با استفاده از روش رویکرد نمونه گیری هدفمند از نوع معیار و با در نظر گرفتن ملاک اشباع یافته ها، از میان اعضای هیئت علمی انتخاب شدند. در بخش کمّی، 616 نفر از اعضای هیئت علمی برای اعتباریابی چارچوب مفهومی به دست آمده انتخاب شدند و چارچوب مد نظر طی یک فرایند تحقیق کمّی و کیفی همزمان و از طریق همسوسازی، اعتباریابی شد. یافته ها: حاصل این بررسی، گردآوری و احصای 306 مفهوم فراگیر و سپس دسته بندی و مفهوم سازی این کدها و مفاهیم، ذیل 92 کد محوری بر اساس قرابت محتوایی و در نهایت شکل گیری طبقه بندی نهایی مبانی، موانع و عوامل زمینه ساز با 21 گویه پاسخگویی در سه حوزه شناختی(ادراکی ذهنی)، عاطفی(بینشی نگرشی) و رفتاری(عملی) به عنوان چارچوب مفهومی پاسخگویی در سیستم های اجتماعی مبتنی بر قرآن کریم شد. نتیجه گیری: این پژوهش چارچوب مفهومی جدیدی را پیش روی سازمانها و سیستم های اجتماعی مختلف ترسیم کرد که با توجه به دلایل عقلی و شواهد مرتبط با لزوم توسعه علوم انسانی اسلامی بومی و نیز تجربه حاصل از این پژوهش و چارچوب حاصل شده و قابلیتهای ساختاری و کارکردی آن می تواند برای پاسخگویی در سیستم های اجتماعی در طیف وسیعی از سازمانها، به خصوص دانشگاهها به کار گرفته شود.