آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۴

چکیده

نگارگران و نقاشان ایرانی، در برخورد با متون ادب فارسی همواره هنر خویش را به منصه ظهور رسانده اند و رابطه ناگسستنی این دو حوزه در تاریخ هنر و ادب ایران انکار ناپذیر است. سلطان ابراهیم میرزا شاهزاده هنردوست عصر صفوی در نیمه دوم قرن 10 ﻫ.ق / 16 م. گروهی از هنرمندان با ذوق و با استعداد را برای به تصویر کشیدن هفت اورنگ، شامل هفت مثنوی از ماندگارترین منظومه های شعری جامی، گرد هم آورد که به خلق مجموعه ای شامل بیست و هشت نگاره فاخر از آن مثنوی انجامید. هدف اصلی این پژوهش، بررسی پیوند شعر و نقاشی ایرانی در خوانش بینامتنی نگاره های سلطان ابراهیم میرزا و هفت اورنگ جامی است. نگارندگان در این پژوهش بر آن است تا داستان معراج پیامبر(ص)منقول در منظومه خردنامه اسکندری را با نگاره آن از هف تاورنگ سلطان ابراهیم میرزا از بارویکرد بینامتنی و با تکیه بر الگوی بیش متنی ژنت به روش توصیفی- تحلیلی مورد بررسی قرار دهد و به این پرسش اصلی پاسخ دهد که برمبنای رویکرد غالب در پژوهش کمیت و کیفیت اشتراکات و افتراقات میان نگاره و شعر چگونه ارزیابی م یگردد. نقد مباحث همانگونگی و تراگونگی در شعر و نگاره و دقت در جایگشت ها نشان می دهد که نگارگر خود را ملزم به تصویرگری تمام ابیات نکرده است. یافته های این تحقیق حاکی از آن است که در تطبیق نگاره با شعر معراج پیامبر(ص) بیشتر وجه غالب از منظر بیش متنیت ژنت تراگونگی می باشد، و از میان موارد جابجایی، کاهشی و افزایشی بیشترین تکیه بر مورد افزایشی می باشد که نگارگر بر اساس تخیل و هنر خود نسبت به شعر در نگاره استفاده کرده است.

تبلیغات