گذشته پربار فرهنگ و هنر ایران زمین به ویژه هنر تزیین ابنیه در معماری این دیار جایگاهی رفیع دارد که هنر و معماری دوره خوارزمشاهیان نه تنها از این امر مستثنی نیست، بلکه علاوه بر زیبایی ظاهری از ازر شهای والاتری نیز برخوردار است و ذهن جستجوگر را قبل از نمود ظاهری، به معنایی درونی رهنمون م یسازد. از آ نجاکه اصول زیباشناسی و ویژگ یهای خاص سنت ایرانی به طور ظریف و آگاهانه در معماری این نقوش موردتوجه قرارگرفته، لازم است بامطالعه و شناخت دقیق این اصول و رو شها به عمق باطن هنر اسلامی پی برد. نیاز به رو ششناسی در عرصه هنر اسلامی، امری اجتنا بناپذیر است که داوری ماهیت هنر اسلامی و پرسش نظری در مورد آن را ممکن م یسازد. برای بررسی هنر اسلامی در تمدن و فرهنگ اسلامی یکی ازاین رو شها، رویکرد سنت گرایی است. سنت گرایان سنت را امری واحد، همه مکانی، هم هزمانی و زوال ناپذیر م یدانند و از روش عرفانی برای تبیین و تفسیر هنر اسلامی استفاده م کنند. در این پژوهش آن چه مورد ارزیابی و تحلیل قرارگرفته معماری مساجد دوره خوارزمشاهیان است که گذشته پربار فرهنگ و هنر ایران زمین به ویژه هنر تزیین ابنیه در معماری این دیار جایگاهی رفیع دارد که هنر و معماری دوره خوارزمشاهیان نه تنها از این امر مستثنی نیست، بلکه علاوه بر زیبایی ظاهری از ازر شهای والاتری نیز برخوردار است و ذهن جستجوگر را قبل از نمود ظاهری، به معنایی درونی رهنمون م یسازد. از آ نجاکه اصول زیباشناسی و ویژگ یهای خاص سنت ایرانی ب هطور ظریف و آگاهانه در معماری این نقوش موردتوجه قرارگرفته، لازم است بامطالعه و شناخت دقیق این اصول و رو شها به عمق باطن هنر اسلامی پی برد. نیاز به رو ششناسی در عرصه هنر اسلامی، امری اجتنا بناپذیر است که داوری ماهیت هنر اسلامی و پرسش نظری در مورد آن را ممکن م یسازد. برای بررسی هنر اسلامی در تمدن و فرهنگ اسلامی یکی ازاین رو شها، رویکرد سنت گرایی است. سنت گرایان سنت را امری واحد، همه مکانی، هم هزمانی و زوال ناپذیر م یدانند و از روش عرفانی برای تبیین و تفسیر هنر اسلامی استفاده می کنند. در این پژوهش آن چه مورد ارزیابی و تحلیل قرارگرفته معماری مساجد دوره خوارزمشاهیان است که با تکیه بر رهیافت سنت گرایی به تفسیر مواد فرهنگی موردمطالعه پرداخته است. بنابراین اصل تحقیق حاضر با روش توصیفی-تحلیلی و با تکیه بر دیدگاه سنت گرایی است که به نحو حضور معنویت در معماری اسلامی و تحلیل نقوش و سایر عناصر وابسته به آن در معماری مساجد خوارزمشاهیان پرداخته شده که علاوه بر درک بیان مشترک هنر این نقوش با الهام از آ نها، نشا ندهنده نفوذ تفکر سن تگرایی در ت کتک عناصر مانند معماری، کتیبه و سایر تزیینات آن بوده است. در جمع بندی نهایی، به مترادف بودن معنا و معنویت در حکمت ایرانی و از آن جا هنر و معماری اسلامی اشار هشد هاست.با تکیه بر رهیافت سنت گرایی به تفسیر مواد فرهنگی موردمطالعه پرداخته است. بنابراین اصل تحقیق حاضر با روش توصیفی-تحلیلی و با تکیه بر دیدگاه سنت گرایی است که به نحو حضور معنویت در معماری اسلامی و تحلیل نقوش و سایر عناصر وابسته به آن در معماری مساجد خوارزمشاهیان پرداخته شده که علاوه بر درک بیان مشترک هنر این نقوش با الهام از آ نها، نشا ندهنده نفوذ تفکر سن تگرایی در ت کتک عناصر مانند معماری، کتیبه و سایر تزیینات آن بوده است. در جمع بندی نهایی، به مترادف بودن معنا و معنویت در حکمت ایرانی و از آن جا هنر و معماری اسلامی اشار ه شد ه است.