آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۵

چکیده

یکی از راه های نفوذِ فرهنگیِ غرب مبتنی بر دیدگاه مسیحیت از سوی دولت های غربی در راستای سیاست های مدنظر آنان در دوره قاجار و به ویژه عصر ناصری (1313-1264ق/ 1895-1847م) اعزام مبلغین مذهبی (میسیونر) بود. این تعاملات متعاقباً خواسته یا ناخواسته آثاری ملموس بر روی مبانی فکری اقشار گوناگون جامعه و به ویژه هنرمندان برجای نهاد. این مقاله بر آن است تا با تکیه بر روش توصیفی-تحلیلی به این پرسش پاسخ دهد که میسیونرها در عصر ناصری دارای چه نقش و جایگاهی بوده و تا چه میزان انتشار مبانی فکری آنان مبتنی بر تبلیغات دینی در عرصه نقاشی لاکی بر روی قلمدان ها، بر نگرش بصری هنرمندانِ این دوره تأثیر داشته است؟ یافته ها مبتنی بر تحلیلِ آثار برجای مانده حاکی از آن است که در دوره قاجار، مکتبی نوین، متأثر از تبلیغات آموزه های دینِ مسیحیت در ایران پدید آمده و آثاری با سلیقه های گوناگون از سوی هنرمندان خلق گردید، چنانکه تنوعی مبتنی بر بنیادهای تجدد در شیوه کار و نیز در طرح موضوعات ایجاد شد. از این رو، مضامین در بعد مذهبی در غالب فضاسازی و پیکره نگاری از حضرت مریم و مسیح (ع) و نیز اولیاء کلیسا به ویژه بر روی قلمدان ها که یکی از وسایل جانبی حائز اهمیت در امر آموزش بود، نمود یافت. این تصاویر معمولاً از لحاظ محتوای فکری، سطحی و صرفاً برای تماشا و کسب رضایت بصری حامیان و مخاطبان تولید گردید. متعاقباً نقاشان نیز بر اساس قواعد حاکم بر فضای اجتماعی-هنری این دوره و نیز با توجه به مضامین مسیحیت بر روی قلمدان ها که در تعامل مستقیم با مسائل آموزشی-تبلیغی مسیونرها بود، بر اساس برداشت شخصی، به خلق تصاویری متمایز از دوران پیش از خود پرداخته اند.

تبلیغات