در میان نظریه های ارتباطات جمعی، مجموعه ای از نظریه های هنجاری وجود دارد که به تشریح بایدها و نبایدهای حاکم بر وسایل ارتباط جمعی در جوامع مختلف می پردازد؛ تقسیم بندی سیبرت و همکارانش اولین مجموعه از این دست به شمار می رود. در این میان رویکرد لیبرالیستی با افت و خیزی قابل توجه تا به امروز همراه بوده که حاصل آن را می توان در شکل گیری نظریه نئولیبرالیستی یا همان نظریه مسئولیت اجتماعی رسانه های جمعی دنبال نمود؛ بی شک مسئولیت اجتماعی در بداهت امر مفهومی کلی و ارزشی است اما این معنا در ادبیات نظری رسانه های جمعی از حیث مبانی و اصول با رویکرد سنتی لیبرالیستی تعارضی نداشته و مسیر مذکور را در صورتبندی متفاوتی دنبال می کند؛ لذا علی رغم ارزشی بودنِ این مفهوم، نمی توان بالجمله از این ادبیات نظری در چارچوب رویکرد دینی به رسانه استفاده نمود. این مقاله ضمن با مطالعه ای اسنادی، در بررسی و مقایسه با مبانی و اصول رسانه های نئولیبرال ضمن نمونه گیری هدفمند مبتنی بر تحلیل محتوای کیفیِ قیاسیِ جهت دار به تشریح دیدگاه امام خمینی رحمه الله علیه خواهد پرداخت؛ براین اساس رسانه تراز انقلاب اسلامی در اندیشه امام(ره) رحمه الله علیه ضمن عبور از کاستی های رسانه نئولیبرالیستی، امکانات ساختاری و محتوایی رسانه دینی را جهت تعالی و رشد انسان و جامعه نمایان ساخته و بایدها و نبایدهای مربوط به رسانه های جمعی را در پرتو فرهنگ اسلامی و در راستای نیل به مسئولیت الهی تعریف می نماید.