آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۷

چکیده

پایبندی به فرم و شگرد در داستان، استخوان بندی اندیشه های گلشیری را تشکیل می دهد. او به دنبال نمایش حرکت و پویایی در ادبیات، به سنت شکنی دست زد و داستان را به ابزاری برای شناخت خود و دیگران مبدل ساخت و با این دیدگاه در رمان شازده احتجاب به جستجو در اعماق و نفوذ در لایه های پنهان ذهن شخصیت ها و کشف و شناخت خود و دیگران و بیان حقایق جامعه با استفاده از برهم زدن ترتیب و توالی پیوسته زمان پرداخت و با بهره گیری از ژانر گروتسک، چشم خوانندگانش را به روی حقایقی گشود که در زندگی روزمره در مواجهه با واقعیت به ورطه فراموشی سپرده شده بود. نویسندگان در این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی شگرد های مدرن در این رمان پرداخته و به این نتیجه دست یافته اند که شازده احتجاب توانسته مدرن گرایی نویسنده اش را به نمایش درآورد و به دلیل مشخصه های عدول از هنجارهای عادی و پذیرفته شده، مسخ شدگی، برانگیختن خنده تلخ و نفرت آور، جان بخشی به اشیاء، تصویر دیوانگی در معنای رمانتیک، ترسیم فضاهای تاریک، رعب آور، تشریح شکنجه های هولناک و نشان دادن مرگ تلخ با بهره گیری از استعاره و مجاز، تصویرگر وقایع روی داده برای چهار نسل از یک سلسله در ژانر گروتسک باشد.

تبلیغات