بیشترین سهم وام واژه ها یا لغات دخیل در زبان فارسی، به لغات عربی اختصاص دارد. اغلب این لغات پس از ورود به زبان فارسی، معنی یا معانی اصلی خود را حفظ کرده اند، اما برخی دیگر نیز در اثر تحول یا گسترش معنایی، معنی جدید یافته اند؛ به عبارت دیگر، فارسی زبانان معنی آن ها را براساس نیاز خود تغییر داده اند. یافتن معانی جدید این لغات و واردکردن آن ها به فرهنگ های لغت فارسی امری ضروری است که می تواند به محققان زبان و ادبیات فارسی، مخصوصاً پژوهشگران حوزه تصحیح و شرح متون کمک شایانی نماید. یکی از این لغات عربی که در زبان فارسی بویژه در متون نثر فنّی و منشیانه، تحول معنایی یافته است واژه «اعتداد» است. در این متون، «اعتداد» علاوه بر کاربرد در معانی رایج، در معنی «شادمانی و شادی کردن» به کار رفته است؛ معنای مغفولی که تاکنون هم از دید فرهنگ نویسان پنهان مانده است و هم شارحان و مصححان متون به آن نپرداخته اند. در این مقاله، پس از بررسی چند متن نثر فارسی و با تکیه بر نثرهای فنّی و منشیانه مثل کلیله و دمنه، عتبهالکتبه، التوسل الی الترسّل، نامه های رشید وطواط، غره الالفاظ و نزهه الالحاظ و ...، به معنای مغفول لغت «اعتداد» پرداخته شده است. روش کار در این پژوهش بر یافتن و استخراج شواهد از این متون و تحلیل و استنتاج داده ها استوار است. نتیجه تحقیق نشان می دهد که لغت «اعتداد» در متون نثر فارسی، بارها در معنی «شادمانی و شادی کردن» و مترادف و معطوف با لغات «اهتزاز، تبجّح، استبشار، بهجت، ارتیاح و ...» به کار رفته است.