گروه های آموزشی به عنوان حلقه مرتبط با عوامل آموزش و پرورش، معلمان و دانش آموزان از جایگاه حساس و ویژه ای در تحقق اهداف آموزشی برخوردارند. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ساختاری تسهیم دانش با اثربخشی گروه های آموزشی با میانجی گری اعتماد درون گروهی و همکاری درون گروهی معلمان سه دوره مدارس شهرستان بابل می باشد. پژوهش حاضر با توجه به هدف، کاربردی و با توجه به نحوه گردآوری داده ها از نوع تحقیقات توصیفی همبستگی محسوب می شود. جامعه آماری پژوهش شامل تمام معلمان دوره های ابتدایی و متوسطه اول و دوم (3100 نفر) در سال تحصیلی 97-1396 بودند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای 200 نفر به عنوان نمونه پژوهش (82 نفر مرد و 118 نفر زن) انتخاب شدند. همه معلمان نمونه پژوهش پرسشنامه های تسهیم دانش، اعتماد درون گروهی، همکاری درون گروهی و اثربخشی گروه های آموزشی را تکمیل کردند. برای بررسی پایایی این ابزارها از آلفای کرونباخ استفاده شد. داده ها با مدل معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای SPSS و LISREL تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که: بین تسهیم دانش، اعتماد درون گروهی و همکاری درون گروهی با اثربخشی گروه های آموزشی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. تسهیم دانش بر اثربخشی گروه های آموزشی اثر مستقیم و معناداری دارد؛ همچنین تسهیم دانش با میانجی گری اعتماد درون گروهی بر اثربخشی گروه های آموزشی اثر غیرمستقیم و معناداری دارد. تسهیم دانش با میانجی گری همکاری درون گروهی اثر غیرمستقیم و معناداری بر اثربخشی گروه های آموزشی ایفا می کند.