پژوهش حاضر باهدف ارائه ی الگوی مطلوب فرهنگ سازمانی آموزش وپرورش با رویکرد تبادلات اجتماعی انجام شد. این تحقیق یک راهبرد ترکیبی از نوع متوالی اکتشافی است که به صورت مطالعه موردی در شهر فیروزآباد انجام شد. جامعه آماری شامل معلمان رسمی آموزش وپرورش با بیش از 15 سال سابقه کار بود که با استفاده از روش نمونه گیری موازی برای بخش های کیفی و کمّی نمونه گیری صورت گرفت. نمونه گیری بخش کیفی به روش گلوله برفی انجام شد و با 9 نفر از معلمان تا رسیدن به اشباع نظری مصاحبه انجام گردید. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از تحلیل مضمون انجام و از یافته های آن، چهار نوع فرهنگ سازمانی کمال گرایی، تعامل گرایی، توسعه گرایی و مأموریت گرایی استخراج گردید. نمونه گیری بخش کمّی به روش تصادفی ساده انجام و 30 نفر از خبرگان آموزش وپرورش انتخاب شدند. ابزار مورداستفاده در این بخش، پرسشنامه محقق ساخته بود که بر اساس ویژگی ها و شاخص های فرهنگ سازمانی مطلوب آموزش وپرورش در بخش کیفی با 48 گویه و مقیاس هفت گانه لیکرت تنظیم گردید. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی، آزمون t تک نمونه ای و آزمون فریدمن انجام شد. نتایج نشان می دهد که از نظر خبرگان، فرهنگ کمال گرایی و مأموریت گرایی در جایگاه بالاتری قرار دارد و از 24 شاخص فرهنگ ها، شاخص منزلت اجتماعی و تخصصی بالاترین میانگین و شاخص خطرپذیری از پایین ترین میانگین برخوردار هستند.