آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۲

چکیده

مسئله هراس از مرگ یا اضطراب مرگ یکی از مسائلی است که  از یک سو در تاریخ فلسفه و از سوی دیگر، در تاریخ و اخلاق پزشکی مورد توجه اندیشمندان قرار گرفته است. از دوران گذشته علاوه بر آثار ادبی و نگاه های اسطوره ای منعکس شده در داستان ها و نمایشنامه ها و متون عرفانی و گنوسی، فیلسوفان نیز نتایج اندیشه ورزی خود را در این خصوص در آثار فلسفی منعکس کرده اند. در یونان باستان، در کنار اندیشه ورزی های سقراط و افلاطون، اپیکوری ها و رواقی ها نیز در فلسفه ورزی در زمینه هراس از مرگ سهم به سزایی داشته اند. در جهان اسلام نیز اندیشمندانی همچون محمد زکریای رازی و ابوعلی مسکویه و ملاصدرا در این باره سخن گفته اند. امّا در این میان، تنها تک نگاری موجود در زمینه هراس از مرگ که به نحوی تفصیلی بدین موضوع می پردازد، منسوب به بوعلی سینا است. از این رساله که در مجموعه رسائل ابن سینا به طبع رسیده و به فارسی نیز ترجمه شده با نام های «الشفاء من خوف الموت ومعالجه داء الاغتمام» و «دفع الغمّ من الموت» یاد شده است.ابن سینا هم فیلسوفی برجسته، هم یکی از بزرگترین پزشکان دوره اسلامی است که شایسته نظر ورزی در خصوص این مسئله مرزی میان فلسفه و پزشکی است؛ ازاین رو، محققان پس از وی و به ویژه پژوهشگران معاصر ارجاعات بسیاری به نگاشته او داشته اند. با توجه به فراوانی ارجاع محققان معاصر بدین رساله به نام ابن سینا از یکسو، و تردید برخی پژوهشگران در انتساب آن از سوی دیگر، پژوهشی درباره نویسنده رساله صورت گرفت. با بهره گیری از پژوهش های پیشین و برخی دلایل متن شناختی دیگر روشن می شود که این رساله در اصل بخشی از کتاب تهذیب الأخلاق و تطهیر الأعراق ابوعلی مسکویه استکه به اشتباه به ابن سینا نسبت داده شده. این انتساب به دلیل اشتباه ناسخان، به سهو یا به عمد رخ داده است. پس از بررسی وجوه مختلفی که به این اشتباه انجامیده است، انتساب این رساله به ابن سینا نفی و صحت انتسابش به مسکویه اثبات می شود.  

تبلیغات