هدف پژوهش حاضر، مدل ساختاری عملکرد تحصیلی براساس خودکارآمدی تحصیلی و انگیزش تحصیلی با میانجیگری راهبردهای شناختی است. پژوهش حاضر کاربردی و از نوع پژوهش های همبستگی به روش مدل یابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری کلیه دانش آموزان بودند که از آن میان با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای، 470 نفر انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش عبارت از، پرسشنامه اهداف پیشرفت میگلی و همکاران (1998)، پرسشنامه خودکارآمدی تحصیلی موریس (2001) و پرسشنامه راهبردهای انگیزشی برای یادگیری پینتریچ و همکاران (1991)بودند. داده های پژوهش با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری تحلیل شدند. نتایج نشان داد تمام مدلهای متغیرهای پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار بودند، درمدل مفروض اهداف پیشرفت با عملکرد تحصیلی با میانجی گری راهبردهای شناختی دارای اثرکامل و اثر مستقیم و اثر غیر مستقیم غیر معنادار بود. اثر خود کارآمدی تحصیلی با عملکرد تحصیلی با میانجی گری راهبردهای شناختی دارای اثر کامل و اثر مستقیم معنادار بود، اما اثر غیر مستقیم غیرمعنادار است. اثر خود کارآمدی تحصیلی، با عملکرد تحصیلی در سطح 5 درصد معنادار بود. نتایج نشان داد، متغیر خود کارآمدی تحصیلی اثر معناداری بر عملکرد تحصیلی دارد و می تواند 37 درصد از واریانس عملکرد تحصیلی را تبیین کند.از متغیر خودکارآمدی تحصیلی معلمان و مشاوران و والدین می توانند برای تقویت عملکرد تحصیلی دانش آموزان بهره ببرند.