آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۹

چکیده

در جهان اندیشه برای نخستین بار در یونان باستان از زمان پیش سقراطی ها، عقل به مثابه تنها ابزار شناخت آدمی در مقابل نگاه های اسطوره ای و رازآلود به جهان قرار گرفت و در نزد ارسطو سازوکار عینی یافت. به همین جهت ما ارسطو را مصداق بارز و نهایی عقل یونانی تلقی می کنیم و در این نوشتار مواجه الاهی دانان اولیه مسیحی با عقل یونایی و نسبت آن با ایمان مسیحی را بررسی می کنیم. فرضیه ما این است که عقل عرفی به مثابه تنها ابزار عادی و عرفی شناخت آدمی که ما از آن به عقل یونانی تعبیر می کنیم نزد الاهی دانان دوره های اولیه و میانه مسیحی با همین وصف شناخته شده بود و آنان نیز آن را با همین وصف به رسمیت می شناختند. بر این اساس به سراغ الاهی دانان بزرگ و تأثیرگذار دوره آباء رفته ایم و تلقی آنها از مواجهه و تقابل ایمان مسیحی با عقل یونانی را پی گرفته ایم تا از این رهگذر تلقی آنان از عقل را دریابیم. در نهایت به این نتیجه رسیده ایم که الاهی دانان دوره اولیه و میانه مسیحی از عقل یونانی به حکمت بشری، فلسفه و حکمت این جهانی تعبیر می کردند  و همان تلقی یونانی - ارسطویی یعنی به عنوان تنها ابزار عادی و عرفی شناخت از آن داشتند و در مقابل، ایمان یا وحی مسیحی را نوعی فیض فوق طبیعی یا فوق عقلی می دانستند. در نتیجه همیشه محدوده و حوزه کارکرد این دو را از هم متمایز دانسته اند؛ این بررسی و نتیجه گیری به جهت مواجهه ما با مباحث عقل و ایمان می تواند راهگشا و مفید باشد.

تبلیغات