ایجاد پیوند و هم صدایی میان داستان کودک و آیات قرآن منوط به تبحر نویسنده در استفاده به جا و مناسب از زبان و مفاهیم قرآن است. «کامل کیلانی» از نویسندگان موفق این عرصه و از پیشگامان ادبیات کودک در کشورهای عربی به شمار می آید. او در جهت قوام بخشیدن داستان ها بهره های متنوع و فراوانی از آیات قرآن برده و توانسته است تناسب کارآمدی بین زبان و محتوای داستان ها با آیات قرآن ایجاد نماید. استفاده از آیات قرآن به شکل های مختلف و در دل داستان هایی خیالی و جذاب که به هیچ وجه ظاهری تربیتی و ارشادگونه ندارد نشان از مهارت نویسنده و آشنایی کامل او با روحیات کودکان دارد. پژوهش حاضر بر آن است تا با استفاده از روش توصیفی و واکاوی ساختار و محتوا، شیوه های اثرپذیری داستان های کامل کیلانی از قرآن کریم را مورد بررسی قرار دهد. از مهم ترین این روش ها می توان به وام گیری گزاره ای اشاره کرد. نویسنده با بهره مندی از آیات قرآن علاوه بر اینکه به غنای معنایی و ادبی متن می افزاید، به آهنگ کلام و موسیقی متن نیز توجهی خاص دارد. از دیگر شکل های متداول تجلی آیات قرآن در داستان ها می توان به وام گیری واژگانی، اثرپذیری تلمیحی، تصریحی و الهامی اشاره کرد که متناسب با بافت کلام و محتوای آن مورد استفاده قرار گرفته اند.