آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۱

چکیده

انسان ها به همان اندازه که ماحصل محیط اجتماعی هستند، ساخته ی محیط فیزیکی نیز به شمار می روند. از دیدگاه روانشناسی– اجتماعی، چهار مفهوم خلوت، فضای شخصی، قلمرو و ازدحام، پایه و اساس رفتارهای فردی و اجتماعی انسان در رابطه با محیط است. در همین راستا، مفاهیم فوق که برگرفته از علم پروکسمیک (Proxemics) می باشند، پایه ایی برای تحقیق در مورد رفتار محیطی انسان معرفی شده اند. در این مقاله، به مفهوم قلمرو به عنوان یکی از عوامل تأثیرگذار درآسایش روانی افراد و لازمه شکل گیری آن در فضاهای همگانی پرداخته شده است. هدف اصلی این پژوهش، بیان اهمیت طراحی همساز با روان انسان بخصوص در فضاهای انسان ساز (فضاهای همگانی) در قالب سنجش مفهوم قلمرو می باشد. پژوهش حاضر از نوع کمی و روش توصیفی-تحلیلی بوده و از دستگاه GPS برای موقعیت سنجی 372 نفر از مخاطبان در شرایط یکسان در بستر پل طبیعت استفاده شده است. نظر به هدف پژوهش، شناسایی محدوده های مطلوب جهت تأمین قلمرو مکانی افراد که در فضاهای مکث تعبیر می یابد، متغیر ثابت زمان در نظرگرفته شد تا با تغیر هر 5 ثانیه، مختصات مکانی افراد ثبت شود. داده های استخراج شده از GPS با فرمت .gpx توسط نرم افزار  Garmin Base Camp مورد تحلیل قرارگرفته و سپس با ارزیابی محدوده های مطلوب، شاخص های شکل گیری قلمرو همگانی بازنگری و تبیین شده است. فضاهای شهری اعم از پیاده راه ها که تأکید بر مکث و سکون انسان دارد، باید فاکتورهایی چون عرصه بندی مطلوب، ساختار فضایی مناسب، نظم، آسایش فیزیکی، امنیت انعطاف پذیری، خوانایی، تعامل و مشارکت مردمی، هویت و ارزش های فرهنگی را جهت تحقق قلمرو همگانی مطلوب دارا باشند. نتایج تطبیق سنجی محدوده های مطلوب و طرح موجود حاکی از آنست که %33 از فضاهای مطلوب شناسایی شده در این پژوهش، فاقد تمهیدات اولیه برای تداعی قلمرو مکانی در طراحی هستند. همچنین، 53% از محدوده های تعریف شده برای مکث در طرح، فاقد کیفیت قلمرو مکانی مطلوب مخاطبان می باشند. 

تبلیغات