شناخت ماهیّت نظم و نیز چگونگی تحقّق آن، یکی از دغدغههای مهم انسان است. مسئله نظم اجتماعی از مباحث مهمی است که همواره مورد توجه فیلسوفان و صاحبنظران مسلمان و غربی بوده است. هدف اصلی این تحقیق بررسی تطبیقی نظم اجتماعی از دیدگاه فلاسفه و اندیشمدان مسلمان و غربی می باشد که با روش تحلیلی، استنتاجی و تطبیقی انجام شده است. در این تحقیق نظریه های ساختارگرایی، کارکردگرایی، تعاون و ارزشهای مشترک از نظر فلاسفه و اندیشمندان مسلمان و نظریه های فشار یا جبر، منافع مشترک، اجماع ارزشی و سکون از نظر اندیشمندان غربی استنتاج شده و دیدگاههای تعدادی از آنها مورد بررسی، تحلیل و تطبیق قرار گرفته است. نتیجه تحقیق نشان می دهد که فلاسفه و اندیشمندان مسلمان در نظریه ارزش های مشترک (محبت و عدالت) با یکدیگر هم عقیده اند. اما دیدگاههای اندیشمندان غربی با یکدیگر متفاوت و در برخی موارد مخالف با یکدیگر است. تنها نظریه مشابهی که از دیدگاههای فلاسفه مسلمان و غربی استنتاج شد؛ توجه آنها به ارزش هاست، که این نظریه با دیدگاه پارسونز که به اجماع ارزش ها در نظم اجتماعی معتقد است، تشابهاتی دارد.