مقدمه: هدف این پژوهش بررسی رابطه بین باور به دنیای عادلانه، بهزیستی معنوی و بخشش با بهزیستی اجتماعی (نقش جنسیت) است. روش: روش مورد استفاده در این پژوهش برحسب هدف، کاربردی و از نوع توصیفی همبستگی بود. نمونه پژوهش حاضر 419 نفر از دانشجویان دانشگاه ارومیه (213 نفر دانشجوی دختر و 206 نفر دانشجوی پسر) هستند که با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای از بین جامعه دانشجویان این دانشگاه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنا مه های باور به دنیای عادلانه (BJW) ساتون و داگلاس (2005) دالبرت (1999) و دالبرت و همکاران (2001)، بهزیستی معنوی (SWB) پولوتزین و الیسون (1982)، بخشش (GF) والکر و گارسوخ (2002) و بهزیستی اجتماعی (SW) کییز (1998) استفاده شد. داده های به دست آمده با استفاده از نرم افزار SPSS و بر اساس شاخص های آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (ضریب همبستگی و رگرسیون سلسله مراتبی) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد بین باور به دنیای عادلانه و بهزیستی اجتماعی در دانشجویان رابطه معنادار وجود دارد ولی بین بخشش و بهزیستی معنوی با بهزیستی اجتماعی رابطه معنادار وجود ندارد و نیز در رابطه هیچ کدام از متغیرها جنسیت، نقش مؤثری نداشت؛ بنابراین با تقویت باور به دنیای عادلانه در دانشجویان می توان بهزیستی اجتماعی را در آنان تقویت نمود. نتیجه گیری: لذا نتایج این پژوهش می تواند برای مراکز مشاوره دانشگاه ها و نیز مسئولین برنامه ریز در جهت تدوین برنامه هایی برای تقویت روحیه معنوی گرا و باور به دنیای عادلانه در جهت بهبود بهزیستی اجتماعی دانشجویان کاربردی شود.