با تغییر پارادایم جامعه شناسی و ظهور کنشگران جدید درعرصه های فروملی، ملی و فراملی، الگوهای جدیدی همچون نظریه کوانتوم برای تحلیل پدیده های اجتماعی مطرح شده که از ظرفیت توضیحِ منطق کنشگری های جدید برخوردارند. براساس علوم اجتماعی کوانتومی، رفتار کنشگر فروملی می تواند اثرگذاری بالایی در سطوح کلان داشته باشد و به دلیل غیرجایگزیده بودن پدیده ها، این اثرگذاری تأثیرات دومینو شکلی ایجاد کند. دراین مقاله، از روش کوانتومی به عنوان رویکردی فرارشته ای و تلفیقی از روش شناسی توصیفی-تفهمی-گفتمانی، برای تحلیل وضعیت جامعه مدنی در جمهوری اسلامی ایران بهره برداری شد و این سئوال مطرح شد که بر اساس نظریه کوانتوم، جامعه مدنی در جمهوری اسلامی در چه وضعیتی قرار دارد؟ با تحلیل کوانتومی، نشان داده شد که تحت تأثیر «ابزارهای نوین ارتباطی، ارتباطات شبکه ای، خاصیت غیرجایگزیدگی، عدم قطعیت و درهم تنیدگی»، سطح بازیگریِ کنشگران فروملی و ملی، نوسانات بسیاری را تجربه کرده است. همچنین، نتایج پژوهش نشان داد که این وضعیت، به معنای تحقق جامعه مدنی مشارکتی نیست؛ بلکه نوعی «جهش کوانتومی» اجتماعی درحال وقوع است که همانند تأثیرات «جهش ژنتیکی»، می تواند تبعات ناخوسته ای به جامعه تحمیل کند و در کوتاه مدت، وضعیت «بی هنجاری»، و درمیان مدت، فرو ریزش اجتماعی را به دنبال داشته باشد.