سازمانها بهصورت بالقوه دارای زمینههای متعددی برای خشم هستند؛ لذا انتظار میرود کارکنان به اشکال مختلف خشم را تجربه کنند. هدف این پژوهش، فهم تجارب مدیریت خشم توسط کارکنان بانک مرکزی میباشد. روش این تحقیق روایتپژوهی کیفی است. دادهها ازطریق مراجعه به مستندات سازمانی و مصاحبه نیمهساختاریافته گردآوری شدند. برای تحلیل دادههای تحقیق، ابتدا از روش تحلیل تم، علل و راهکارهای مدیریت خشم شناسایی شدند و سپس براساس ساختار پیرنگ، روایت کلی استخراج شد. مرور داستانهای مشارکتکنندگان نشان میدهد برخی از عوامل بروز خشم مانند ویژگیهای شخصیتی، تعارضات میانفردی، محدودیتهای محیط کاری و ماهیت ستادی کار جامعه هدف در طول زمان ثابت بودهاند؛ لیکن باتوجهبه تغییرات دهه اخیر در ترکیب کارکنان، برخی از علل تجربه خشم توسط اعضای فعلی سازمان عبارتند از: تنوع فرهنگی و نسلی کارکنان و عدم اثربخشی مدیریت منابع انسانی ازجمله جذب و مدیریت جانشینپروری و ارتقا. ضمناً یافتهها نشان میدهند که راهکارهای سازمانی و مدیریتی، تقویت نگرشهای مثبت، آموزش و فرهنگسازی پذیرش تنوع میتواند به مدیریت خشم در سازمان کمک کنند. متغیرهای تعدیلگر نیز شامل تجربیات پیشین، ویژگیهای شخصیتی، پست و تحصیلات میباشند