این پژوهش با رویکردی تحلیلی و اسنادی و با هدف تحلیل آراء و اندیشه های تربیتی نادینگز و نقد آن از منظر تعلیم و تربیت اسلامی تدوین شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که مهم ترین مبانی فلسفی نادینگز شامل عاطفه گرایی، هستی گرایی، پدیدار شناسی و فمینیسم است. اهداف تربیت مشتمل بر ترکیب تجارب آموزشگاهی با ارزش هایی همچون عشق و علاقه به یادگیری، مهربانی، احترام به خود و تربیت شهروندان دموکراتیک است. از نظر نادینگز، اصل گروی در غم خواری پذیرفته نیست و روش های تربیتی شامل الگودهی، گفت وگو، و عمل، قابل تأیید است. با وجود دیدگاه های مثبتی که در اندیشه های فلسفی و تربیتی نل نادینگز مشاهده می شود، آراء تربیتی وی ضعف هایی نیز بر مبنای تعلیم و تربیت اسلامی دارد؛ از جمله نادیده گرفتن منابع خارجی تقدس در اهداف تربیت، رویکرد فمینیستی در تربیت، مبنا قرار دادن عاطفه به عنوان ملاک اساسی تربیت، غفلت از سایر ابزارهای مؤثر در تعلیم و تربیت، نسبیت گرایی، غفلت از نقش معیار و اصول در تعلیم و تربیت، غفلت از عوامل درونی در تربیت، ابتنای اندیشه نادینگز بر پراگماتیسم، غفلت از نقش جامع معلم در فرایند یاددهی یادگیری، تغافل از نقش تنبیه در تعلیم و تربیت.