هدف پژوهش، ارائه الگوی نظری عدالت تربیتی برای نظام تعلیم و تربیت رسمی و عمومی بر مبنای دیدگاه معرفت شناختی عدالت فارابی است. روش پژوهش تحلیل محتوای کیفی و استنتاج(قیاس عملی) است. بدین معنا که براساس الگوی استنتاجی فرانکنا از قرار گرفتن اهداف و مبانی در کنار هم اصولی استخراج شده است که منجر به اتخاذ روش های تربیتی می گردد. جامعه تحلیل، مجموعه کتاب ها، شرح ها و مقالات پیرامون فلسفه فارابی بوده است که به طور هدفمند بر مبنای مقولات پژوهش نمونه گیری و به صورت عمیق مورد مطالعه قرار گرفته است و داده های حاصل به طور پیوسته همزمان با جمع آوری اطلاعات مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. یافته های حاصل حاکی از این است که براساس بنیان های معرفت شناختی فارابی، عدالت امری فطری، در راستای رسیدن به سعادت، برگرفته از حکمت، در تلازم با عقل و تابع منافع عمومی است. منابع معرفت شامل حس، عقل و شهود است. انواع معرفت مشتمل بر معرفت فطری، شهودی، عقلانی و... است. مناط صدق معرفت عدالت، اهلیّت و شایستگی است. لذا با نظر به مبانی معرفت شناختی فوق، الگوی نظری عدالت تربیتی در قالب اهداف، اصول و روش های تربیتی قابل استخراج است. برخی از اهداف غایی و واسطی این الگو، رسیدن به جامعه عادله، سعادت مندی همگان، فضیلت محوری و سنجش افراد با عدالت و نه بالعکس است، برخی از اصول این الگو عبارتند از: توجه به استعدادها و شایستگی های فردی، تعادل قوا و دوری از افراط و تفریط، عقلانیت و آگاهی بخشی، محبت و دگردوستی و نداشتن نگاه سلیقه ای و شخصی به عدالت است. برخی از روش های این الگو عبارتند از: روش توزیع برابر امکانات و منابع، روش پرورش استعداد، روش بسترسازی عادلانه، روش محبت ورزی عادلانه و روش قانون گرایی در اجرای عدالت. همه اهداف، اصول و روش های استنتاج گردیده ناظر بر چالش هایی است که در نظام تربیت رسمی و عمومی وجود دارد.