ازدواج پدیده ای اجتماعی، فرهنگی و دینی است که از ساختارهای جامعه تأثیر می پذیرد و در طول زمان دچار تغییر و تحول می شود. یکی از انواع ازدواج ها، ازدواج خویشاوندی است که در کشور ما از دیرباز امری رایج و در دیدگاه مردم از نظر شرعی امری پسندیده تلقی می شود. اما پیامدهای زناشویی فامیلی، از نظر سلامت جسمی و روانی فرزندان در دانش پزشکی جهان امروز بسیار روشن و بدیهی است. ازدواج های خویشاوندی در وراثت انسان بسیار اهمیت دارند و از آنجا که خویشاوندان نزدیک شانس بیشتری از غیر خویشاوندان برای داشتن ژن های مشابه دارند؛ فرزندان حاصل از این نوع ازدواج ها، ژن های مشابه بیشتری را از فرزندان حاصل از ازدواج غیرخویشاوندی دارا خواهند بود. این نوع ازدواج و معلولیت حاصل از آن، از قبیل انواع اختلال های ژنتیکی و اختلال های مادرزادی و هزینه های کلانی که این وضع بر خانواده و جامعه تحمیل می کند، ازدواج های خویشاوندی را به عنوان یک مسئله مهم روان شناختی، پزشکی و اجتماعی مطرح کرده است. این بررسی با هدف شناخت کیفیت زیست شناختی ازدواج (خویشاوندی یا غیر خویشاوندی) و وضعیت فرزندان حاصل از آن بین دو گروه از اولیاء دانش آموزان خانواده های مسلمان و ارمنی صورت گرفته است. پرسش های تحقیق شامل خصوصیات فردی، خصوصیات زن و مرد ازدواج کرده و خصوصیات فرزندان اولیاء دو گروه نمونه از دانش آموزان دبیرستان دخترانه حضرت زینب منطقه 15 و دانش آموزان دخترانه دبیرستان ماری مانوکیان منطقه 6 آموزش و پرورش تهران است که به روش تجزیه و تحلیل کمّی، نتایج آن حاصل شده است. یافته های کمّی تحقیق نشان از ارتباط بین ازدواج های خویشاوندی و بروز ناهنجاری جسمی یا ذهنی در فرزندان این خانواده ها دارد؛ به طوری که هر چند خانواده های مسلمان و ارمنی از نظر اعتقادی دارای تمایزاتی هستند، اما فراوانی ازدواج های خویشاوندی در خانواده های مسلمان، نشان دهنده افزایش اختلال و ناهنجاری در فرزندان حاصل از ازدواج های فامیلی است.