آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۴

چکیده

آموزش معماری یکی از مهمترین آموزش ها در دوره متوسطه آموزش عمومی است. مطالعات صورت گرفته مبین آن است که رابطه معناداری میان آموزش هنر و ارتقای سطح خلاقیت دانش آموزان دوره متوسطه وجود دارد. حال مساله کلیدی در این مقاله آن است که آیا می توان این رابطه را میان آموزش معماری و ارتقای سطح خلاقیت دانش آموزان دوره متوسطه قائل شد یا خیر؟ ابزار پژوهش بر اساس مدل نظری تفکر واگرا بر اساس چهار خرده ابزار کلیدی آن ساخته شده که عبارتند از: 1- اصالت یا ابتکار 2- سیالی 3- انعطاف پذیری 4- بسط. پژوهش با انتخاب دو نمونه، یعنی یکی از هنرستان های فنی و یکی از هنرستان هایی که در آن آموزش معماری صورت می پذیرد، مطالعه را پیش می برد و نتایج مورد انتظار پژوهش را استخراج می کند. دستاوردهای کمی و کیفی پژوهش نشان دهنده آن است که آموزش معماری بر میزان خلاقیت و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دوره متوسطه تحصیلی تاثیر قابل توجهی دارد. مولفه های انعطاف پذیری، ابتکار، بسط و در نهایت سیالیت به ترتیب از اهمیت بسیار زیاد در این میان برخوردارند و این مقادیر در نمونه شاهد، در مقایسه با مورد، تغییر قابل توجهی را نشان می دهد.

تبلیغات