آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۲

چکیده

مرزبندی های فضایی و مکانی مختص به سطح کلان و بین المللی نیست، بلکه در سطوح محلی، ناحیه ای، منطقه ای و ملی قابل نمایان است. این مساله در مناطقی نظیر شهرستان ممسنی که ساختار اجتماعی ماهیت طایفه ای دارد، چشمگیر است و با توجه به جو طایفه ای حاکم در شهرستان و مرزبندی های مکانی- هویتی نمود پیدا می کند. بر این پایه، حوزه های فرهنگ، اجتماع و سیاست تحت الشعاع قرار می گیرند. طایفه گرایی و مرزبندی های اجتماعی و سیاسی در این حوزه ها به واسطه عواملی نظیر هویت، فضای جغرافیایی، خلق نمادها و ارزش ها، تاکید بر مفاهیم خود و دیگری یا انگاره های دوستی، دشمنی و رقابت و سرانجام انتخابات در سطح محلی (شورای شهر و روستا یا مجلس) یکدیگر را قوام می بخشند. این نوع همبستگی در تثبیت عواطف محلی- طایفه ای و رفتار سیاسی سنتی- عشیره ای از یک سو و مرزهای ادراکی و فضایی- مکانی از سوی دیگر نقش بسزایی دارند. این وضعیت می تواند پیامدهایی نظیر واگرایی طایفه ای، درون گرایی فرهنگی و پُررنگ شدن مرزها را به همراه داشته باشد. بنیاد پژوهش کنونی بر این پرسش استوار است که چه رابطه ای بین طایفه گرایی و مرزبندی های اجتماعی- سیاسی در شهرستان ممسنی وجود دارد؟ در بیان فرضیه تحقیق به نظر می رسد که طایفه گرایی و مرزبندی های اجتماعی- سیاسی به طور متقابل یکدیگر را قوام می بخشند. روش پژوهش، ماهیتی توصیفی- تحلیلی دارد و داده های مورد نیاز به روش کتابخانه ای، اسنادی و میدانی گردآوری شدند. طبق یافته ها طایفه گرایی و مرزبندی های اجتماعی- سیاسی تاثیرات متقابلی بر یکدیگر داشته اند؛ به طوری که در دوران فرمانروایی خوانین، طوایف زمینه ساز مرزبندی اجتماعی و سیاسی شده اند و پس از سقوط خوانین، مرزبندی های ایلی- عشیره ای نیز در تشدید نگرش های طایفه ای تاثیرگذار بوده اند.

تبلیغات